اشکال نداره مامانت خیلی سن بالا نیست
درست میشه اونم کسی رو ندلشته راهنماییش کنه توهم خیلی ساله دور شدی ازش
پاییز مامان منم پسر پرسته
امروز خواهرم باهاش دعوا کرده گفت چرا پیش دوست و فامیل و غریبه فقط از زندگی حنا میگی نمیترسی چشم بخوره و بلایی سرش بیاد
چرا از پسرات نمیگی
نمیگه چون میترسه واسه اونا
فکر میکنه اگر از زندگی ما بگع خطری هم باشه متوجه دامادا میشه
ولی خب چه میشه کرد
من تصمیم گرفتم هیچی دیگه نگم به حتی خواهرم
دقیقا یکروز قبل از دعوامون در مورد سفر به خواهرمو بچش کفتم ما قراره داریم بریم مسافرت
دو هفته نگفتم تا گفتم اینجوری شد