ما همه باهم رفیقیم

آره

خیلی باحاله

کلی باهاش کیف کردم

بیا اینم شانس ما🤦🤦🤦🤦🤦آدم جلو دوماد اینا رو میگه 🥺 

بخدا شانس رو که تقسیم کردن ما خواب بودیم😂یعنی مامانم گل به خودی زیاد میزنه

خیلی سیاست مدار هست خیلییییییی اینطوری میگه که تو باهاش خوب باشی😏 باور کن این خود خود زنداییمه....حنا اون موقع۶۰سال پیش که عروسا با مادرشوهر زندگی میکردن زنداییم عروس بزرگه بوده اونم تو روستا مستقل شده بود بعدا بابابزرگمو به زبون گرفت برا تک تک پسراش زمین گرفت....نگه داری وهمه ی کارای بابابزرگ مامان بزرگم با داییجون کوچیکم بوده ها ولی انقد بلد بود کارای تو چشمی رو به نفع خودش تموم میکرد وطوری به بقیه نشون میداد که پدرشوهر مادرشوهر براش جوون میدن....

یا جاریم وقتی پدرشوهرم فوت کرد به بقیه میگفت تا لحظه ی جوون دادن اسم شوهرمو صدا میکرد🤦میدونی چرا صدا میکرد میگفت دخترمو اذیت نکن سهمشو بده🤣🤣🤣🤣🤣چون میدونست این پسرش مال دوست و اذیت کن هست🤣🤣🤣🤣 تو فامیل حرف انداختن که بخاطر آقاجون دو طبقه رو آسانسور زده فلانی(همون شوهر جاریم) حالا صفر تاصد آسانسور کار کی بوده؟ مهدی....

اینا عقده ی توجه دارن...

شکم یکم زمان میبره تا اکی شه ولی میشه معده جلو باشه بده بعضیا معده دارن ما اینطوری میگیم🤭

یه متنی خوندم که میگفت هوش مصنوعی کار وکلا و پزشکا رو ضعیف میکنه...‌رو گوشی اندروید هم نصب میشه؟ 

پاییز من تنفر رو از صورت و حرکات مادرشوهرم نسبت به خودم حس میکنم

اما با لذت جاریمو نگاه میکنه

گرچه اون حالشو از طریق شوهرش میگیره ها

عمه سوهرم گفت اینا بجه بودن باباشون فوت کرده تو فقر بودن ۸تا بجه بودن

با عقده بزرگ شدن و عقده هم باهاشون بزرگ شده واقعذ راست میگه

🤣🤣🤣🤣🤣🤣 مامان منم مهدی پا بده رسما منو از شناسنامه حذف میکنه ومهدی رو میاره تو شناسنامش 🤕🤣🤣🤣🤣  راستی حنا ازون روز که ازشهرمون برگشتیم خیلی سرحال شده و امروز گفت هی برات صلوات میفرستم فک کنم چون مهدی گفت محمد ازدواج کنه شما راحت میایین پیش ما خوشحال شد وگرنه برای من این صلوات خرج نمیکنه🤣🤣🤣🤣🤣

آره گوشی خواهرم اندرویده

Chatgpt

اینو بزن

با. خوبه اون رو دوست داره🤣🤣😍🤲🏻🤲🏻

عزیزمم خداروشکر

من خیلی دوست دارم تو با مامانت رابطه ت خوب باشه

من مامانم دعاهاش گیراس ولی چون حرف میزنه و راز نکهدار نیست نمیتونم باهاس درد و دل کنم

دقیقا زنداییم از بچگیم چشم نداشت منو بیینه وای حنا باید تو عروسی دخترداییم میدیدیش....

دقیقا درست میگه ریشه تو بچگیش داره ببین الانم که وضعش خوب شده واینهمه کشور گشته ولی بازم...

وای حنا کیان یهو بیدارشد میگه مامان مامان بیا من نمیتونم کلمات رو بنویسم باید کمکم کنی🤣🤣🤣🤣🤣🤣اومدم بغلش کردم دلم سوخت هم ترسیدم 🤣🤣🤣🤣

من از وقتی کلی آمپول هورمونی تو شکمم تزریق کردم 

حس میکنم شکمم یه ورم کاذب داره

فکر کن هر دوره نزدیک ۴۰تا

میفهمم

چون عقده های این خانمو از نزدیک دیدم

عمه شوهرم میگه تازه عقد بودین میگفتم میخوام دعوتشون کنم

گفته نه خیلی نیست پسرم باهاشه 

شاید بهم بخوره😳😳😳

عقده ها ‌ حسادتشون تمامی نداره واقعا

عزیزممم من هم این ترس رو تجربه کردم 

حق داری 

ای جانمممم

منم از خدامه ولی همیشه خودش نخواسته و محبتش به داداشم مثل دوستی خاله خرسه اس...نباید همه چیو مسپرد به داداشم اونهمه بهش میگفتم مامان تو باید جمع کنی به فکر باشی الان به چه کنم چه کنم افتادن...‌حنا مردم با کارگری زندگی جمع میکنن مهدی با درامد روزانه زندگی رو جمع کرد و ارث باباشم نیگه داشت اینا با این درامد الان هیچی ندارن....ولی این روزا داره به خودش میاد وامیدوارم که به فکر آینده ی خودش باشه چون داداشم که ازدواج کنه با زنش زندگی میسازه و ازنظر اقتصادی زرنگ تر میشه این مامان هست که باید به فکر خودش باشه.

از کجا باید دانلود کنم؟