2777
2789

ببخشید تاپیک اخرتون رو خوندم خیلیییی فشاری و عصبی شدم . بچه اتو تنبیه روحی روانی کردن نشستی تاپیک میزتی؟؟؟؟؟ همین فردا میری مدرسه رو رو سرشون خراب میکنی . بعد هم اموزش پرورش رو بعد هم دادگاه ‌ . 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مامان مدیون تک تک مونی اگه کاری نکنی اون مدیر ب گوه خوردن بیفته

تموم بدنمو لرز گرف با هر کلمت

الهی خیر نبینه زنیکه وحشی


من کلاس دوم دبستان بودم، دوستم صابون عطریشو انداخت تو کیفم 

معلم اومد گف مال کیه کل کلاس بو گند گرفته

انداختن گردن من

منم مظلوم و بی زبون

معلم از کلاس بیرونم کرد

تا آخر ساعت تو حیاط مدرسه بودم

رفتم خونه ب بابام گفتم

بابام رف آموزش و پرورش شکایت کرد

کاری کرد اون معلم ب غلط کردن افتاد، جلو همه بچه ها ازم معذرت خواهی کرد

الان تاپیکتو دیدم کامنتا هم نخوندم فقط متن تاپیکو خوندم خودت تنها نرو بابابا و و عمو دائیاش برو اونجا رو سرش خراب کن خشتکشو بکش سرش زنیکه ی خراب بی سرو پا 

گوه خورده همچین غلطی کرده بعدشم برو آموزش و پرورش شکایت کن ازش و پیگیری کن بعدشم مدرسه دخترتو عوض کن

 من میگم حالم خوبه تو باور نکن                                             اول بترس از خدا بعدش بترس از کسی که نمی ترسه از خدا                                                                                             لینک حذف تاپیک                    

چرا جواب نمیدی از دیشب روانیم عصبیم بگو زنیکه رو جر دادی ر ی دی بهش یا نه؟

استغفرالله ربی و اتوب الیه💚 به سلیمان جهان از طرف مور سلام به حسین از طرف وصله ناجور سلام السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚میشه برای سلامتی عزیزانم یه صلوات بفرستید!؟ 

سلام عزیزم خوبی...حال بچه ات چطوره؟بهترشده؟خیلی ناراحتم براش خودم بچه ام همسن دخترشماست تصوراینکه کسی بابچه ام اینکاروکنه دیوونه ام میکنه،ازدیروزهمش بفکرشمام که آخرش چیکارکردی تونستی حق بچه روبگیری،همش منتظربودم تاپیک بزنید،دیدم خبری نشدم خودم مزاحمتون شدم ازتون بپرسم ببینم چیکارکردین

سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

استغفرالله ربی و اتوب الیه💚 به سلیمان جهان از طرف مور سلام به حسین از طرف وصله ناجور سلام السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚میشه برای سلامتی عزیزانم یه صلوات بفرستید!؟ 
سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های منو وگرنه بین پیام ها گم میشدن دیروز هم آمد خونمون با همسرش جهت عذرخواهی برای دخترم هدیه خریده بود قبل از اینکه بیاد خونمون روز چهارشنبه که روز معلم بود رفتم اموزش پرورش بخاطر روز معلم رئیس و معاون نبودن هرچی نشستیم نیومدن با این حال یه خانم دیگه که کارشناس متوسط اول بود با اون حرف زدیم آروم نهههه با داد و بیداد اونم سعی داشت مارو آروم کنه شماره منو گرفت گفت وقتی رئیس امد زنگ میزنم بهتون  بیایید ساعت یک ونیم پیام داد گفت آمدن منم خودمو رساندم اداره چون اخر وقت بود رفتم پیش رئیس براش تعریف کردم اونم منو پاس داد به بازرسی اونجا هم دوباره تعریف کردم دیگه زنگ زدن به مدیر همراه همسرش امد یک شاکی دیگه هم داشت اونم امده بود اونجا دیگه گریه شد گفت اجازه بدین من جبران کنم گفتم من اصلا نمیخوام بچم شمارو ببینه شما اصلا صلاحیت مدیریت نداری نمیتونی خودتون کنترل کنی خیییییلی حرف زدیم تا ساعت سه و خورده ای اونجا بودیم  دیگه دیروز امد ملاقات دخترم یک اسباب بازی براش خریده بود با یک ست گردنبند و گوشواره امروزم دخترم بردم مدرسه همراش رفتم دفتر مدیر دوباره بغلش کرد بوسش کرد بردش تو کلاس تشویقش کرد تو پاکت هم پنجاه تومن پول گذاشته بود داده بود بهش  اینم کل ماجرا ....

سلام عزیزم خوبی...حال بچه ات چطوره؟بهترشده؟خیلی ناراحتم براش خودم بچه ام همسن دخترشماست تصوراینکه کس ...[/QUOTE]

[QUOTE=337645310]سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های منو وگرنه بین پیام ها گم میشدن دیروز هم آمد خونمون با همسرش جهت عذرخواهی برای دخترم هدیه خریده بود قبل از اینکه بیاد خونمون روز چهارشنبه که روز معلم بود رفتم اموزش پرورش بخاطر روز معلم رئیس و معاون نبودن هرچی نشستیم نیومدن با این حال یه خانم دیگه که کارشناس متوسط اول بود با اون حرف زدیم آروم نهههه با داد و بیداد اونم سعی داشت مارو آروم کنه شماره منو گرفت گفت وقتی رئیس امد زنگ میزنم بهتون  بیایید ساعت یک ونیم پیام داد گفت آمدن منم خودمو رساندم اداره چون اخر وقت بود رفتم پیش رئیس براش تعریف کردم اونم منو پاس داد به بازرسی اونجا هم دوباره تعریف کردم دیگه زنگ زدن به مدیر همراه همسرش امد یک شاکی دیگه هم داشت اونم امده بود اونجا دیگه گریه شد گفت اجازه بدین من جبران کنم گفتم من اصلا نمیخوام بچم شمارو ببینه شما اصلا صلاحیت مدیریت نداری نمیتونی خودتون کنترل کنی خیییییلی حرف زدیم تا ساعت سه و خورده ای اونجا بودیم  دیگه دیروز امد ملاقات دخترم یک اسباب بازی براش خریده بود با یک ست گردنبند و گوشواره امروزم دخترم بردم مدرسه همراش رفتم دفتر مدیر دوباره بغلش کرد بوسش کرد بردش تو کلاس تشویقش کرد تو پاکت هم پنجاه تومن پول گذاشته بود داده بود بهش  اینم کل ماجرا ....

الان تاپیکتو دیدم کامنتا هم نخوندم فقط متن تاپیکو خوندم خودت تنها نرو بابابا و و عمو دائیاش برو اونج ...[/QUOTE]

[QUOTE=337645310]سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های منو وگرنه بین پیام ها گم میشدن دیروز هم آمد خونمون با همسرش جهت عذرخواهی برای دخترم هدیه خریده بود قبل از اینکه بیاد خونمون روز چهارشنبه که روز معلم بود رفتم اموزش پرورش بخاطر روز معلم رئیس و معاون نبودن هرچی نشستیم نیومدن با این حال یه خانم دیگه که کارشناس متوسط اول بود با اون حرف زدیم آروم نهههه با داد و بیداد اونم سعی داشت مارو آروم کنه شماره منو گرفت گفت وقتی رئیس امد زنگ میزنم بهتون  بیایید ساعت یک ونیم پیام داد گفت آمدن منم خودمو رساندم اداره چون اخر وقت بود رفتم پیش رئیس براش تعریف کردم اونم منو پاس داد به بازرسی اونجا هم دوباره تعریف کردم دیگه زنگ زدن به مدیر همراه همسرش امد یک شاکی دیگه هم داشت اونم امده بود اونجا دیگه گریه شد گفت اجازه بدین من جبران کنم گفتم من اصلا نمیخوام بچم شمارو ببینه شما اصلا صلاحیت مدیریت نداری نمیتونی خودتون کنترل کنی خیییییلی حرف زدیم تا ساعت سه و خورده ای اونجا بودیم  دیگه دیروز امد ملاقات دخترم یک اسباب بازی براش خریده بود با یک ست گردنبند و گوشواره امروزم دخترم بردم مدرسه همراش رفتم دفتر مدیر دوباره بغلش کرد بوسش کرد بردش تو کلاس تشویقش کرد تو پاکت هم پنجاه تومن پول گذاشته بود داده بود بهش  اینم کل ماجرا ....

استارتر فقط بگو چکار کردی حالم خراب شدکلا خوندم[/QUOTE]

[QUOTE=337645310]سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های منو وگرنه بین پیام ها گم میشدن دیروز هم آمد خونمون با همسرش جهت عذرخواهی برای دخترم هدیه خریده بود قبل از اینکه بیاد خونمون روز چهارشنبه که روز معلم بود رفتم اموزش پرورش بخاطر روز معلم رئیس و معاون نبودن هرچی نشستیم نیومدن با این حال یه خانم دیگه که کارشناس متوسط اول بود با اون حرف زدیم آروم نهههه با داد و بیداد اونم سعی داشت مارو آروم کنه شماره منو گرفت گفت وقتی رئیس امد زنگ میزنم بهتون  بیایید ساعت یک ونیم پیام داد گفت آمدن منم خودمو رساندم اداره چون اخر وقت بود رفتم پیش رئیس براش تعریف کردم اونم منو پاس داد به بازرسی اونجا هم دوباره تعریف کردم دیگه زنگ زدن به مدیر همراه همسرش امد یک شاکی دیگه هم داشت اونم امده بود اونجا دیگه گریه شد گفت اجازه بدین من جبران کنم گفتم من اصلا نمیخوام بچم شمارو ببینه شما اصلا صلاحیت مدیریت نداری نمیتونی خودتون کنترل کنی خیییییلی حرف زدیم تا ساعت سه و خورده ای اونجا بودیم  دیگه دیروز امد ملاقات دخترم یک اسباب بازی براش خریده بود با یک ست گردنبند و گوشواره امروزم دخترم بردم مدرسه همراش رفتم دفتر مدیر دوباره بغلش کرد بوسش کرد بردش تو کلاس تشویقش کرد تو پاکت هم پنجاه تومن پول گذاشته بود داده بود بهش  اینم کل ماجرا ....

ببخشید تاپیک اخرتون رو خوندم خیلیییی فشاری و عصبی شدم . بچه اتو تنبیه روحی روانی کردن نشستی تاپیک می ...[/QUOTE]

[QUOTE=337645310]سرکاری بود مگه تایپیکت چرا نمیگی چی شد با روان ما بازی کردی

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های منو وگرنه بین پیام ها گم میشدن دیروز هم آمد خونمون با همسرش جهت عذرخواهی برای دخترم هدیه خریده بود قبل از اینکه بیاد خونمون روز چهارشنبه که روز معلم بود رفتم اموزش پرورش بخاطر روز معلم رئیس و معاون نبودن هرچی نشستیم نیومدن با این حال یه خانم دیگه که کارشناس متوسط اول بود با اون حرف زدیم آروم نهههه با داد و بیداد اونم سعی داشت مارو آروم کنه شماره منو گرفت گفت وقتی رئیس امد زنگ میزنم بهتون  بیایید ساعت یک ونیم پیام داد گفت آمدن منم خودمو رساندم اداره چون اخر وقت بود رفتم پیش رئیس براش تعریف کردم اونم منو پاس داد به بازرسی اونجا هم دوباره تعریف کردم دیگه زنگ زدن به مدیر همراه همسرش امد یک شاکی دیگه هم داشت اونم امده بود اونجا دیگه گریه شد گفت اجازه بدین من جبران کنم گفتم من اصلا نمیخوام بچم شمارو ببینه شما اصلا صلاحیت مدیریت نداری نمیتونی خودتون کنترل کنی خیییییلی حرف زدیم تا ساعت سه و خورده ای اونجا بودیم  دیگه دیروز امد ملاقات دخترم یک اسباب بازی براش خریده بود با یک ست گردنبند و گوشواره امروزم دخترم بردم مدرسه همراش رفتم دفتر مدیر دوباره بغلش کرد بوسش کرد بردش تو کلاس تشویقش کرد تو پاکت هم پنجاه تومن پول گذاشته بود داده بود بهش  اینم کل ماجرا ....

سلام از صفحه چهل به بعد تعریف کردم چون پیام ها خیلی زیاد بود قفلش کردم که بقیه بتونن بخونن پیام های ...

از ترس اینکارهارو کن این زن روانیه بخاطر حقوقش ک از کار برکنار همه اون فوش و نفرین ها ک کاربرها نوشتن نثار وجودش چرا در و براش باز کردی 

استغفرالله ربی و اتوب الیه💚 به سلیمان جهان از طرف مور سلام به حسین از طرف وصله ناجور سلام السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚میشه برای سلامتی عزیزانم یه صلوات بفرستید!؟ 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز