من کلا هرموقه نیازباشه حرف میزنم وزیاد صمیمی نمیشم باکسی ...نه که آدم خشک وسردی باشم ولی ازصمیمت زیاد گل هاخارمیشود...روشونبهت بازمیشه ...وبه زندگیت ومساعل خصوصیت جسارت ودخالت میکنن سعی میکنم ادم خوش رو ومتبسمی باشم اخمو نباشم ..راست گو باشم باطرافیانم ...آب زیرکاه نیاشم ...... همین چیزاباعث شده که منو به عنوان ی آدم باادب....بشناسن .....به هیچ عنوان پرحرفی نمیکنم ، ولی ازقیافه گرفتن هم خوشم نمیاد... اگرشما براخودت زندگی کنی جذب رفتارها و عادت ها وحرفاتون میشن این اعتماد بنفس و ادب هست که آدمارو بخودش جذب میکنه و خوشرویی
هرموقعه حرفا وکارای مادرشوهر وخواهرشوهر اذیتتون کرد یاد حضرت فاطمه بیوفتیدکه چقددددر صبور و باگذشت بود....حرص اونارو ازهمسرتون درنیارید ..اون هیچ حقی درانتخاب نوع خانوادش نداشته ونداره....پس ازین ببعد خودخوری ممنوع...غیبت ممنوع چه تودلتون چه پیش کس دیگه....مطمعن باش هیچکس ازسنگ نیست....توهمیشه خوب باش...حتی اگرکسی آن لحظه خوبی تورانفهمد باگذشت زمان پی ب خوبی های تومیبرد...خداهم بالاسرشاهد..روزی فقط چندبار ذکر یافاطمه بگو ببین چطور ازدست هر کینه وکدورتی ارامش پیدامیکنی....