دورهمی دوستان قدیمی (+جدیدیااااااا)

اخرین باری که من شاعد کتک خوردن بودن داییم زنداییم رو زد 

یهویی 

نگا داشتن میگفتن میخندیدن یهو داییم یه شوخی زشت با زنش کرد اونم گفت آبجیات 

خب مامانم و خاله هام همه یهو ساکت شدن 

وای نگم یهو داییم پرید رو زنداییه بزن بزن 

انقد ما جیغ میزدیم ده دوازده سالم بود 

بعدشم رفت چندتا النگو گرفت جلو خواهرا با منت کشی رد کرد دست زنش تا اشتی کنه

مستقل من این زن رو از نزدیک میشناسم چند حانبه فامیلیم 

از خداشه لو بره تا زن اون مرد بچزه 

وهمه بگن دیدی فلانی (مرد) هنوز عاشق این زن هست 

از طرفی هم از امکانات مالی که شوهر فعلیش داره نمیگذره 

اون اقام زن و بچه خودشو نمیزاره بیاد اینو بگیره 

فقط خوشگذرونی دارن 

خدا لعنتشون کنه بیشبار 

فرنی خوب شد گفتی 😊💞 مرسی 😊

نه نمیدم

ترشی ک اصلا نمیخوره

نوشابه هم آخرین بار هفته پیش ته استکان قطره چکون بود طفلی می‌گفت به به 😄

من 6تا عمو دارم یکیش پدرشوهرم میشد اون خیلی متعصب و عاقل نگات میکرد تا ته میرفتیم رو حرفش هیچی نمیگفتیم هیچ وقت نمیزد اما بزرگ تا کوچیک ازش حساب میبردیم،،،،اما یکی دیگه دارم خیلی عصبیه دخترم نداشت من هی خونشون بودم زن خوبی داره اما بینهایت فضول و خبر چین،،،صدبار توبه کرده باز فضولی میکنه همیشه هم سر خبرچینی کتک میخوره بیچاره،،،،یادمه از مدرسه رفتم اونجا عموم از در اومد فهش و داد نگو زنعمو خبرچینی کرده بود از موهاش گرفت هی داد زد منم یهو زدم زیر خنده ،،،،یهو برگشت گفت مرض توام فردا از این بدتر میشی دوتا چک من و زد،😱

ولی کلا ما همیشه تابستونا همه میرفتیم باغ پدربزرگ زندگی میکردیم و بابام رو من خیلی حساس بود تا 12سالگی خیلی از همشون کتک میخوردم تهدیدم میکردن به بابام نگم اما بزرگتر شدم پرووو شدم دیگه نمیتونستن من و بزنن نمیزاشتن خواهراشون با من بازی کنن،😐

همین شوهرم اینقد از هم متنفر بودیما تا این نبود با همه دوست بودم همینکه میومد ریس همشون بود دستور صادر میکرد هیچکس من و محل نده

تو چطور فهمیدی مهسان؟

خب لو بره ، شوهر خودش باهاش میمونه؟

افرین منم چیز الکی قایم کنم استرس میمیرم موندم اونا چیکار میکنن،،خب طلاق بگیرن راحت 

حتما شوهرش په پس

آخه دشوری آدم فکرش بازه ما میگیم سالن اندیشه بعد در داره سقف داره ولی آشپزخونه چی 

دختره دوست داره هم از توبره بخوره هم اخور 

شوهرشم خب خودش اهل دوست ..هست 

در وتخته حورن 

احساس میکنم همه خبر دارن یعنی همسر طرفین میدونن فقط به روی خودشون نمیارن 

هردوشون دوتا بچه بزرگ دارن 

در اینده چی بشه خدا داند 

شاید 

بعد از سروسامان دادن بچه ها اتفاقای عجیبی بیفته 

چون شنیدم که مرد خائن یبار به خانمش گفته بخاطر بچه ها تو رو نگه داشتم 

زیاد از حزییات خبر ندارم 

اما انگار با خیانت ساختن و صداشو درنمیارن 

اگه همگانی شه خیلی اتفاقای بدی میفته 

همه میگن شوهرع زن صیغه ایی داره و براش مهم نیس 

فقط در حد غیبت خاله زنکی هست هیچی ثابت شدهنیس

پسر تا ۱۹۰ خوبه

من میترسم آخرش دخترم قدش زیر ۱۶۰ بمونه

با چهارتاشون فامیلم 

ازدواج فامیلی هس 

بالاخره حرف همیشه هس

تبسم در چند سالگی تنفره به عشق تبدیل شد 

یه مدت از این شربت و قرصای تقویتی برا رشد قد بده 

صفحات رشد هنوز بازن 

همکلاسی دخترم وزن و قد بالایی داره مادرش برده دکتر چندتا امپول براش زدن از مچ دست تا بلوغ زودرس نشه ..هرکی یجور شاکیه