از دست این مامانا...
مامان من اهنگ اونور آبی باشه میگه خاموشششش کنید...
تاکسی باشه میگه آقا خاموش کن
چندبار پیادمون کردن 😄😄😄😄 گفتن برید پایین 😄😄
تولد ک هیچی دست دست کیک بخوریم خدافظی
ن رقصی ن آهنگی...
شاید باورش سخت باشه
آنقدر مامانم سخت گیر بود من رقص یادم رفت هیچ تا حالا جلو همسرم نرقصیدم 😓😓😓😓 روم نمیشه..میترسم
ترس زیاد
یهو با خجالت ی قر میام..میگه اهااان ادامه بده میمیرم من 😓😓😓
حتی روم نمیشه برم کلاسش 🥺🥺🥺