داداششم میخاد ی خانم بزرگتر از خودشو بگیره

با ۲۲واندی سن اصلا نمیتونم بچه بازی های پسر۲۵ ساله رو تحمل کنم این ازدواج اشتباهه چون علاوه بر .ضع مالی و تفاوت سنی ، تو دوره های مختلف زندگی هستن

چی بگم 

هرموردی به راستم خورده یا از اطرافیان شنیدم این بوده 

نمیشه گفت همه ،ولی یک عده هستن واقعا که نمیشه چسمامونو ببندیم و بگیم نه اینطور نیس

الان داداشت جو گیر شده دو سه سال دیگه میفهمه چه غلطی کرده باید بذارین خودش سرش به سنگ بخوره فقط بهش بگین چند سال اول خودتم هنوز بچه ای بچه نیارین که خانوم بره و زحمتش بیفته گردن ما 

بهش بگید انشالله که باهم راه بیایید ولی اگه نشد به هیچ وجه بچه نگه نمیداریم برات یا واسه مهریه از ما کمک نخوای 

همسرم 34 هست. کیبورد گوشیم برای خودش تایپ میکنه ببخشید 

حالا این خانم به کنار عذر میخوام  اون همکلاسیتون چی؟ فکر نمی‌کنید یه کم طرز تفکر و فرهنگ اشتباست  میگین داداشتون اپشن خاصی هم نداره که 

مطمین باش اون یه عده چه مجرد باشن چه متاهل چه مطلقه همینن و ذات هر کس تعیین کننده هست 

ن به نظرم شما خیلی خوشبین هستید و خوش قلب ،واقعیتارو نمیبینید یا نمی‌خواهید ببینید ،کاش جامعه و ادمای اطرافمان به خوبی و بی عیبی که شما میگید بودن کاش

بله درسته ذات خیلی مهمه 

این شبکه‌ها اجتماعی خیلی از روابط رو طوری عادی کردن که هرکس میبینم فلانی فلان میکنم من چرا نکنم 

توی این چند سال خیلی عوض شده روابطا

دایی من ۲۸سالش بودودختر۳۵یه زمانی دوست بودن بعدهم عقد کردن دختره بلده چطوری داییموتومشتش نگه داره بادستپخت خوبش زبونش الانم بچشون۲سالشه 

پس چرا می‌ره خواستگاری ؟

اون زنه چرا اینو قبول می‌کنه ؟

فردا پس فردا علاوه بر مشکلات عدم تفاهم سنی ،از نظر مادی هم دعواشون میشه

وای دقیقا ما هم الان چهار سال اختلاف داریم شوهرم ۳۴سالشه بعضی موقع ها میگم کاش ۴۰ساله بود 

یه دوست دارم مجرده  با یه پسر ۲۴ساله دوست بود همش از دستش گریه میکرد میگفت فقط گیر میده با موتور بریم دور بزنیم که پیش دوستاش خودنمایی کنه که من دوست دختر دارم یا همش لاتی و با فحش حرف میزد عین بچه ها اهل تلافی و لج بازی بود تا کات کرد با یه پسر ۳۵ساله دوست شد میگفت بمیرمم دیگه با زیر سی سال همکلام هم نمیشم