سلام. یک ماه نامزد بودیم یبار میام داد که مشروبم میخورم گاهی کمکم کن نخورم منم گفتم نباید بخوزی که تموم شد و رفت و سه سال و نیم عقد بودیم توی این مدت گه گاهی مشروب میخورد اما در حد خیلی کم و دوسه بار هم توی طول این مدت حسابی مست شد که یادمه شب تا صبح باهم حسابی در ماشین دعوامون شد و کلی بهم فحاشی کردیم.البته اون وقتی ام میخوره اصلا رفتارش عوض نمیشه و بازم مهربونه اما من تحمل ندارم و داد و بیداد راه میندازم.یک ماه قبل از عروسی کردنمون بهش گفتم ببین من طاقت اینکارو ندارم اگه نمیتونی ترکش کنی بگو نریم زیر یه سقف اونم قول داد نخوره سه ماهه عروسی کردیم اما اون همون روزای اول عروسی باهم بحثمون شد و رفت مشروب خورد.تا الانم که سه ماهه میگذره ۱۰ باری هست که متوجه میشم میخوره دو بارم باهاش کلی دعوا کردم و تهدیدش کردم که میرم حتی دستمو گذاشتم روی قران اما متاسفانه چون تکیه گاهم مادرمه و اون مارو بزرگ کرده نمیتونم همسرمو ترک کنم چون مادرم نمی دونه که اون مشروب میخوره و فک میکنه من خیلی خوشبختم دلم نمیخواد غصه بخوره.امشبم مشروب خورده بود بااینکه هیچ بحثی از قبل بینمون نبود و من کلی منتظر بودم از سر کار برگرده اما تا اومد فهمیدم مشروب خورده کلی فحاصی کردم و داد زدم و الانم جدا ازش اومدم بالا خوابیدم اونم پایین راحت خوابه.امشب دست گذاشتم روی قران که بعد از دوران کرونا ازش طلاق میگیرم.و گفتم دیگه طرفم نیاد حالا لطفا بهم کمک کنید من از الان چه رفتاری باهاش داشته باشم چیکار کنم راهکار خوب به من ارائه بدین لطفا زود هم جواب بدین اینم بگم من با خویی هم باهاش برخورد کردم از معایبشم گفتم و بهشم گفتم برای سلامتیت و بچه دارشدنمون ضرر داره حالا شما چه راهی پیشنهاد میدین
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید