2794

آیا قطع رابطه با خانواده همسر درست است؟

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 147 بازدید

 سلام. من و شوهرم ۱۰ سال پیش سنتی ازدواج کردیم ایشون از اقوام هستن مادرشوهرم پس از مدت کوتاهی شروع به دخالت در مورد پوشش لباس و ...کرد تا زمانی که به خاطر خریدهای عروسی دعوایی به پاکرد و پافشاری برای طلاق بنده و برهم زدن روابط و خبرچینی های نادرست از سمت خودش تا اینکه دستش رو می‌شد و اصلا به روی خودش نمیاره ولی هر بار یک دعوا داریم از دستش مثلا سلام نمیکنه و کم محلی و حتی ادای من رو در آورده در صورتی که هیچ کاری برای ما نکردن و من از سمت خانواده خودم ساپورت مالی و عاطفی میشم.شوهرم قبول داره حق با منه ولی میگه قطع رابطه نکن چون مادر من همینطوره ولی من با دیدنش یاد تمام اذیت‌هاش میفتم و میدونم دفعه بعد دوباره آزارم می‌دهد .حتی عذرخواهی هم نمیکنه  من چه کنم قطع رابطه یا دوباره برم ورود از نو؟ من از همه نظر از اونها بالاترم و عاقلانه نبود ازدواج من با این خانواده ولی شوهرم خوبه اما انتظار داشتم حداقل کاری نمیکنن برامون احتراممون رو نگه دارن ندیده بودم مادری به زندگی بچش حسودی کنه و این طور رفتار کنه؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۹ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم ، این موضوع از مسایل پیچیده ایست که توضیح آن در این بستر نمیگنجد من فقط خلاصه اشو بهتون میگم و اون اینه که فاصله رو طوری تنظیم کنید که آسیب ها یا آزارها کاهش پیدا کنه اما قطع رابطه توصیه نمیشه، در قدم دوم شما روی خودتون و رابطه اتون سرمایه گذاری کنید و خیلی انرژی روانیتون رو برای درگیری با این موضوعات قرار ندهید ، اکنون که شما با این فرد ازدواج کرده اید مادر ایشون هم بخشی از خانواده ایشون هستند البته شما هرگز ملزم به ایجاد رابطه صمیمی و نزدیک نیستید ، همین که بپذیرید ایشون در کنار فلان ویژگی هی خوشایند بهمان ویژگی های ناخوشایند هم دارند برای شما تعامل کردن آسان تر میشود.
در مورد حسودی مادر به روابط فرزند به خصوص پسر هم باید بگم این موضوع با عنوان عقده مادر که به  صورت ناخودآگاه در روان ما وجود داره خودش رو نشون میده اگر مادر یا فرزند نتوانند ازین عقده خلاص بشوند به شکل رفتارهای محدود کننده و مخرب خودشو نشون میده، برای آشنایی بیشتر با مبحث عقده میتونید از اینستاگرام من هایلایت عقده را مطالعه کنید. در نهایت بعد از این آگاهی میتوانید آن را باهمسرتان درمیان بگذارید اما مراقب باشید که ایشان را محکوم به چیزی نکنید یعنی اجازه بدید ایشون خودشون متوجه مسایل روانیشون بشوند شما نگید که تو دچار فلان موضوعی یا این ضعف رو داری! یادتون باشه  شما روان درمانگر ایشون نیستید! رابطه خودتون رو با این بازی بهم نزنید و در نقش یک یار صمیمی باقی بمونید(آگاهی که ازسمت خود فرد فراخوانده بشه و درونی بشه به درمان و بهبود منجر میشه و آگاهی که با فشار بیرون و اجبار به کسی داده بشه برعکس منجر به مقاومت در تغییر میشه پس هوشمندانه عمل کنید )
براتون آرزوی موفقیت دارم.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha