سلام
ظاهرا همسرتون با همه مشكلاتی كه هست تصميم به ترک و درمان ندارن.
البته فشار اقتصادی و روحی و عاطفی هر دو مهمه كه در اين جا ميگنجه.
موردی كه هست شما بايد انتخاب كنيد فرزندان شما در چه محيطی بزرگ ميشن و چه صحنه هايی ميبينن.
حتی بی عاطفگی و بی تفاوتی پدر به آنها و به مادرشون شايد خيلی ضربه غير قابل جبران به اونها بزنه و البته تنش هايی كه گاها بين شما و پدرشون ايجاد ميشه همه ميتونه در رشد شخصيتی و روحی روانی فرزندانتون تاثير مخرب به جا بگذاره.
كه اين تاثيرات منفی قطعا تخريبش بيشتر از نبود پدر يا جدايی شما با همسرتون هست.
البته طلاق راه آخر يک مشكل هست و با طلاق و جدايی مشكلات شما از نوعی به نوع ديگر تغيير خواهد كرد.
بهتره برای همسرتون ايجاد انگيزه كنيد برای ترک و تغيير و بهش اطمينان بديد كه در راه درمان كمكش خواهيد كرد.
ببينيد بيشترين چيزی كه برای همسوتون مهمه چيه و از اون برای ايجاد انگيزه كمک بگيريد.
حتی ميتونيد از يكی از اعضای خانواده ايشون برای كمک به شما استفاده كنيد.
اعتراضاتتون رو از وضع موجود بيشتر كنيد و نخواييد شرايط رو بپذيريد.
اگر مصرف همسوتون محرک هست مثل شيشه و از اين قبيل حتما با يک مركز بستری هماهنگ باشيد برای بستری تا خودشون اقدام كنن چون مصرف محرک برای اعضای خانواده بسيار خطرناک هست.
پيگير درمان باشيد بهش مدام پيشنهاد مشاوره و درمان بديد و معترض باشيد از وضع موجود از كاستی های رفتاری اش بهش بگيد و اگر ديديد به هيچ راهی حاضر به ترک نيست اون موقع ميتونيد تصميم ديگه ای بگيريد كه به آرامش روحی و رشد شخصيتی و تربيتی فرزندانتون كمک كنه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید