سلام و سپاس
در ارتباط با دهن بینی و رفیق بازی شوهرتان باید عرض کنم:
افراد دهن بین افرادی هستند که در وهله اول از اعتماد به نفس ضعیف رنج می برند به گونه ای که اگر حتی رای و نظر خودشان در حل مسئله ای بجا و منطقی باشد به دلیل تردید ها و نداشتن اعتماد به نفس و تکیه به تصمیمات دیگران، ترجیح می دهند مطابق نظر دیگران به نتیجه گیری برسند.چنین افرادی، معمولا تایید و تشویق دیگران نقش حیاتی در زندگی شان بازی می کند، وابستگی زیادی به اطرافیانشان دارند و ریسک پذیری بالایی ندارند. لذا برای برخورد درست و مؤثر برای کاهش و بهبود دهن بینی همسر تان راه کارهای عملی به شما توصیه می شود:
1- با پذیرش شخصیت شوهر خود به همان طریقی که هست مسیر همواری را برای ایجاد یک تاثیر مناسب بر روی او فراهم می آورید.
2- به منظور اثرگذاری روی شوهرتان با او همراه شوید. در موارد بسیاری دیده می شود که زوجین به جای آنکه از طریق ورود به فضای روانی همسر دهن بین و همراهی با او اثرگذاری خود را بیشتر کنند، دقیقا مقابل او می ایستند و از هیچ تلاشی برای به اثبات رساندن این امر که همسرشان دهن بین، وابسته و در اتخاذ تصمیمات زندگی ناتوان است، فروگذار نمی کنند. فراموش نکنید که اگر از ابتدا با مخالفت شروع کنید همسرتان همواره گمان می کند که شما هیچ وقت به درک درستی از چرایی رفتارهای او نرسیده اید. گاهی برای تغییر آرام یک صفت شخصیتی ناپسند به برنامه ریزی اصولی، گذشت زمان و حفظ آرامش در کنار همراهی با همسر احتیاج دارید تا رفته رفته موفق شوید او را به استقلال فکری و شخصیتی مطلوب برسانید.
3- برای اثبات خود به شوهرتان، اختلاف و درگیری های بیشتری ایجاد نکنید. در بسیاری از موارد خصوصا در برخورد با افرادی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند و از طرفی تمام تلاش خود را می کنند تا نه تنها حقارت های درونی خویش را در سایه اعتماد به نفس کاذب ارتقا بخشند بلکه دست به ارزیابی و یا تحقیر ارزش ها و فرهنگ طرف مقابل نیز می زنند، بهترین راهکار این است که برای اثبات خودتان به همسرتان، رفتارهایی که نشان دهنده عصبانیت باشد، انجام ندهید.
4- افراد دهن بین معمولا تسلیم اراده و تصمیم گیری دیگران می شوند و گاه اتخاذ یک تصمیم که اساس و ریشه منطقی ندارد می تواند بنیان زندگی مشترک را متزلزل کند در نتیجه توصیه می شود به هنگام گرفتن تصمیمات مهم، به این شیوه عمل شود: زمانی که دهن بینی همسرتان متوجه تصمیمات شخصی اش می شود، مداخله ای نکنید و اجازه بدهید تصمیمات شخصی اش را به هر طریقی که خودش صلاح می بیند اتخاذ کند.
اما در ارتباط با رفیقبازی شوهرتان باید عرض کنم ، در خانوادهای که مرد آن رفیقباز باشد همه چیز زندگی را فدای رفیقش میکند و همسرش را آزار میدهد و فرزندان از پدر بیزار میشوند و در نهایت کانون گرم خانواده از هم میپاشد.
یکی از علت های اصلی رفیقبازی همسرتان ناپختگی او است. فردی که در زندگی مشترک در انجام وظایف زناشویی و همسرداری کوتاهی میکند، خواسته یا ناخواسته باعث میشود که همسرش بیشتر از گذشته اوقات فراغت خود را با دوستانش سپری کند.
علت دیگر رفیقبازی شوهرتان ، شاید شما مقصر باشید لذا برای بهبود این مشکل نکات زیر را رعایت کنید:
1- اصلاح رابطه خود.
همسری که تلاش میکند عادت ناپسند رفیق بازی را از سر همسرش بیندازد ولی موفق نمیشود، به این دلیل است که ارتباط بین آنها کمرنگ شده است. در این مواقع ممکن است زن یا شوهر به دلیل دلسوزیهای زیادی که به هم دارند با شریک زندگیشان، با جملات امری یا دستوری برخورد کنند. این نوع صحبت کردن به طور خاص با روحیات جنس مذکر به هیچ وجه سازگار نیست. خانمها باید بدانند در صورتی که به خاطر عمل اشتباه شوهرشان، مرتب به او دستور بدهند، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه فاصله عاطفی آنها از هم زیاد میشود.
2- استفاده از جملات محبت آمیز را فراموش نکنید
فرض کنید مردی به خانه دیر میآید. همسرش هم نگران شده و به خاطر دلسوزی میگوید «باز که دیر آمدی و خبر ندادی؟» یا «تو همیشه دیر میآیی». این گونه جملهها با اینکه توهین نیست ولی به مرد شوک وارد میکند و ممکن است مرد هم در جواب بگوید «اصلا خوب کاری کردم، که دیر آمدم» یا «از این به بعد دیرتر هم خواهم آمد!» همین طور که میبینید استفاده از جملاتی نظیر این جملهها، ممکن است باعث قطع ارتباط عاطفی زوجین شود. حالا اگر خانم به همسرش بگوید «نگرانت بودم» یا «دلتنگت شده بودم». این جملات برای مردها یک بار عاطفی دارد و باعث میشود آنها درباره این عملشان بیشتر فکر کنند و درباره آن تصمیم جدیدی بگیرند. استفاده از جملات مثبت، یکی از مهارتهای ارتباط مطلوب است. این را هم بدانید که اگر این مشکل برطرف شد، باید خاطرات آن را در زبالهدان تاریخ زندگیتان بیندازید و هیچ وقت نه به آنها فکر و نه آن روزها را یادآوری کنید.
در مورد راهکارهای پیشنهادی برای رفیق بازی مردان خیلی در مورد نقش خانمها اغراق شد . شخصا تمام این راهها و فراتر از اینها رو رفتم ولی متاسفانه درد بی درمانیست این رفیق بازی
ممنون . خیلی خوب بود.
سلام منم دقیقا همین مشکل رو دارم ولی به طور خیلی شدید تر من شوهرم به شدت تحت فشار روحیه بخاطر ورشکستگی
ولی خیلی زیادتر رفیق باز شده رفیقای تازه ای داره که زیاد جالب نیستن شوهر من اصلا هیچ وقتی واسه من و پسر دوسالم نمیزاره یا سرکارشه یا پیش رفیقاشه فقط و فقط واسه استراحت خونه میاد و اینکه خیلی هم بچه ننه ست و خانوادش خیلی حمایتش میکنن
اعتماد به نفسم به صفر رسیده خیلی ضعیفم در مقابلش حتی توهینم بهم میکنه هیچی نمیگم
خیلی خیلی بد اخلاق شده طوری که دوتا کلمه حرف عادی هم نمیتونیم باهم بزنیم
خیلی حالم بده من از لحاظ احساسی و عاطفی و مالی و روحی و جنسی و همه چی دچار کمبوده شدیدم و اون توجهی نمیکنه تا میخوام باهاش حرف بزنم داد بیداد راه میندازه
تحمل این اوضاع واسم واقعا سخته شرایط طلاقم ندارم چون از خراب شدن آینده پسرم میترسم و هم اینکه طاقت دوریشو ندارم
راهی برای نجات زندگی من هست؟