2794

سلام زنی ۲۷ ساله هستم یک نوزاد دارم زایمان طبیعی وحشتناکی داشتم اما به خاطر علاقه به همسرم هیچوقت از رابطه امتناع نکردم و در این مورد مشکلی هم از لحاظ جسمی ندارم درد و خونریزی نیست ۷ ماه از زایمانم میگذرد و بعد از جر و بحث و دعوایی که داشتیم همسرم بدون اینکه اون مساله رو حل کنه و عذر خواهی کنه به نوعی تجاوز مانند به من نزدیک شد و من بعدش دچار حال خیلی بدی شدم خاطره زایمانم از جلوی چشمم کنار نمیرفت و به شدت گریه میکردم و خودمو تحقیر شده حس میکردم تا به حال اون حالتو تو کل عمرم نداشتم دلم میخواست هیچوقت نبینمش و فقط با دخترم زندگی کنم قلبم درد گرفته بود و احساس میکردم الان قلبم پاره میشه به طرزی که همسرم ترسید و خواست به اورژانس زنگ بزنه از اون موقع هم هر وقت تنها میشم گریه میکنم از همسرم جدا میخوابیدیم اما الان درب اتاق رو قفل میکنم خواهش میکنم جواب منو بدید شرایط بدی دارم ممنونم

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۷ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانی

سلام
معیار اصلی تشخیص و متمایز کردن تجاوز جنسی از آمیزش جنسی عدم رضایت می‌باشد
در واقع حرکت همسر شما به نوعی تجاوز زناشویی محسوب می شود.
اما واقعیت این است که اگر با فردی با وجود مخالفتش رفتاری جنسی صورت گیرد آن کار تعرض نام دارد.
خیلی عادی است که یک قربانی تعرض جنسی احساس  گناه و  شرم کند اما مهم اینست که جرات داشت و در این باره حرف زد تا بتوان به زندگی عادی ادامه داد.

تعرض جنسی در وهله اول به فردی که مورد تعرض قرار گرفته آسیب روانی میزند. این رویداد میتواند بطور عمیقی در روان انسان نفوذ کرده و موجب گردد که شما احساس احترام کمتری نسبت به خود کنید و برای اعتماد کردن به همسرتون مشکل داشته باشید.

شما از این احساس رنج میبرید که آنطوری که بایدو شایسته ی یک روابط سالم باشد انجام نشده.

بسیاری از افراد از اینکه چنین تعرضی نسبت به آنان صورت گرفته احساس شرم میکنند و برایشان مشکل است که درباره آن رویداد حرف بزنند. این سخن نگفتن منجر به این میشود که احساس تنهایی به انسان دست بدهد و نسبت به آنچه که رخ داده است احساس تردید و شک کند. فرد ممکن است دچار نگرانی، اضطراب، اندوه، استرس، بیخوابی، خشم شود و به فکر جدایی بیفتد. برای برخی این عوارض ممکن است بسرعت ظاهر شود و برای برخی دیگر زمانی دراز طول بکشد.
بنابر این اینطور که استنباط میشود شما دچار اضطراب و طیفی از افسردگی شده اید...بنابر این لازم و ضروری است اول بفکر سلامت خودتان باشید و به یک روانپزشک و یا مشاور مراجعه فرمایید
سپس در مورد رفتار و دلخوری ها از همسرتان یک جلسه با حفظ آرامش صحبت کنید ( عرض کردم که مهم اینست که جرات داشت و در این باره حرف بزنید تا بتوان به زندگی عادی ادامه دهید.) و در صورت حل نشدن مشکل و رفتار معیوب به مشاور خانواده مراجعه فرمایید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha