سلام خسته نباشید
من ۲۳ سال و شوهرم ۲۸ سال داریم
من و همسرم یک سال عقد بودیم و تقریبا یک سال هم هست که عروسی کردیم. چند ماهی هست که اخلاق شوهرم تغییر کرده زود قهر میکرد باهام که بهش گفتم چقدر اذیت میشم و گفت که فشار کاریش چند ماهه زیاد بوده الان هم مشکل مالی نه چندان بزرگ داریم....
همسرم خیلی بد اخلاق شده اصلا این جوری نبود این مشکل برای منم هست و احساس میکنم و بهشم گفتم که مشکل غیر قابل حلی نیست و به نظرم نباید اینقدر زود عصبی میشد و بد اخلاقی میکرد. شوهرم تقریبا هر روز با دوستاش بیرون میره منم برای این که شاید حال و هواش بهتر شه چیزی نمیگم ولی بازم وقتی میاد خونه سر یک مسئله کوچک مثل بچه ها لجبازی میکنه.
من احساس میکنم رفتار منم باهاش اشتباهه شوهرم تک پسره و تو خونه همه کاراشو حتی کارهای شخصیشو مثل تا کردن لباسا و لقمه گرفتن برای صبحانه رو هم مامان و خواهرش انجام میدادن الان منم اینجوری شدم باهاش کلا هر چی که اون بگه هر چی که اون بخواد. من هر جا لازم باشه مثل دکتر رفتن رو باهاش میرم چون بدم میاد تنها آدم همچین جاهایی رو بره ولی نوبت به من که میرسه باهام دکتر نمیاد چون حال نداره و با دوستاش میره بیرون، باهام خرید نمیاد چون خرید کردن دوست نداره.... تا بهش گفتم که بعضی موقع ها زن و شوهر باید به خاطر هم جاهایی برن که شاید دوست ندارن و منم باهات میام گفت تو کجا رو دوست نداشتی بیای؟!
راستم میگه چون من با جون و دل خودم دوست دارم که کنارش باشم ولی اون نه
از دوران مجردیم تنهاترم الان، فقط چند شب یک بار بیرون میبرتم و میگه ما که خیلی میریم بیرون و من برات کم نمیذارم
منم مثل خانواده خودش شدم یک آن دیدیم که فقط منم که دارم نازشو میخرم... منم که میگم اگه خسته ای این کارو برات کنم.... اگه گشنه ای اینو برات بیارم....و اگه حالش بده و حوصله نداره نازشو بخرم
ولی اون نه اگه یکم از این رفتارم دست بردارم میگه تو به من بی محلی کردی و بدش میاد
به تازگی با خانواده من رفتیم مسافرت خواهرشوهرمم همراهمون بود و در طول سفر دیدم که منم مثل خواهرش بودم اون چسبیده بود به شوهرم اگه اون عصبانیم میشد خواهرشوهرم خم به ابرو نمیاورد و همونجوری لوسش میکرد و من اگه دنبالشون نمیرفتم یه کلمه شوهرم نمی گفت چرا نمیای و چته....
مثل اینکه فقط منتظر بود من دنبالش برم و قربون صدقه اش برم انگار که اون هیچ وظیفه ای نداره....
بعد از اون مسافرت حالا خانواده هامونم متوجه این رفتار شدن که فقط من دارم نازشو میکشم در صورتی که من زنم نه اون....
سوال من از شما مشاور محترم اینه که چطور باید رفتارمو درست کنم که اثر مثبتی رو زندگیم داشته باشه و این حالت رو از بین ببره؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید