2794

با سلام و خسته نباشید 

من با خانوادم بهترش اینه که بگم با برادرام مشکل دارم بخاطر اینکه اونا با ازدواج من با همسرم مخالف بودن به دلایل مختلف که یکیش محیط هستش که زندگی میکنم من در خانواده متوسط بزرگ شدم و تو بهترین خونه ها و محیط های خوب بزرگ شدم الان که ازدواج کردم بخاطر شرایط همسرم از شهر دور شدم و در یک شهرک حومه شهرمون زندگی میکنم دلیل مخالفت برادرامم همینه تو که در بهترین شرایط بزرگ شدی چرا باید اونجا زندگی کنی منم برای راضی کردن اونا گفتم که من بعد از یکی دو سال که اونجا زندگی کردم برمیگردم داخل شهر ولی با این گرونی و بالا رفتن ملک به مشکل خوردم و نمیتونم محل زندگیمو عوض کنم همسرم هم راضی به موندن تو این محیط نیست ولی فعلا چاره نداریم باید صبرکنیم چون مادر همسرم هم با ما زندگی میکنه یعنی اونا طبقه بالا هستن و خونشون جداست.

الان من موندم چه کنم. بردارمم خیلی بهم فشار میاره که من میخوام زن بگیرم ولی با وجود اینکه تو در اون محیط زندگی میکنی من روم نمیشه برم خواستگاری چی بگم .بگم خواهرم اونجا زندگی میکنه. اینم بگم محیطی که داخلش زندگی میکنم اصلا بد نیست اینا همه از نظر برادرم هست که بد میدونه و کسرشأن همش بهم میگه وقتی من خونم نیا خونه مامان اینا با من حرف نمیزنه همش دلمو میشکنه ما خیلی با هم صمیمی بودیم ولی از وقتی ازدواج کردم با من خیلی بد شده نمیتونم تحمل کنم.

جدیدا به این فکر افتادم که به همسرم بگم خونه رو بفروشیم بریم یک جای دیگه بهتر از اینجاست خونه بگیریم مادرشوهرم هم با ما در که خونه باشه ولی وقتی بهش فکرمیکنم نمیتونم باهاش کنار بیام که با مادرشوهرم در یک خونه باشیم مادرشوهرم آدم بدی نیست ولی گاهی اوقات حرفایی میزنه که ناراحت میشم ولی بازم اینارو میزارم پای بالا بودن سنش و تنها بودنش .

 به نظر شما من باید چیکار کنم میترسم داداشم دست به یه کاری بزنه همه تقصیرا بیفته گردن من برادر بزرگم هم همش بهم میگه پس کی میایی قزوین تو به ما قول داده بودی آبروی ما پیش فامیل و آشنا رفته به نظرتون چه کاری بهتره یک راهی پیشنهاد بدین که من بتونم با مادرهمسرم هم تو یک خونه زندگی کنم بتونم اخلاقاشو تحمل کنم خودمم دیگه خسته شدم هر وقت میرم خونه مادرم با گریه برمیگردم دیگه نمیتونم حرفای برادرامو تحمل کنم 

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل مهندس ناظر وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دوست عزیزم سلام، وقت بخیر
مسول زندگی مشترک شما فقط و فقط خود شما و همسرتان هستید و برادر شما اجازه نظر دادن یا تصمیم گرفتن برای شما را ندارند و این کار ایشان کنترلگری و وارد شدن به حریم شخصی شما است که باید خیلی پیش تر از این با برخورد جدی و صریح مانع از دخالت ایشان در حوزه زندگی شخصی خود میشدید، اگر در شرایطی زندگی میکنید که محیط زندگی شما را ازار نمیدهد و به دلیل کاملا روشنی که فرمودید اسکان موقت برای هدفهای شخصی زندگیتان بوده انتخاب کردید که در جای خاصی نقل مکان کنید(حتی اگر این اسکان دائمی باشد)  نباید به دلیل حرف اطرافیان زندگی را به کام خود و همسرتان تلخ کنید، اگر برادر شما ازدواج نکردن را به دلیل منزل شما بهانه میکنند به ایشان بگویید که دوست دارید خوشبختی و خیر ایشان را ببینید و مطمن هستید که انقدر عاقل هستند که بر مبنای ویژگی های مثبت خودشان انتخاب خیلی خوبی خواهند داشت و هیچ وقت قصد تغییر محل خود را ندارید تا ایشان به جای ارتباط دادن موقعیت خودشان به مسایل غیر مرتبط بیرونی مسولیت انتخاب و تصمیم خود را به عهده بگیرند و از شما استفاده ابزاری در جهت رسیدن به خواسته های خود انجام ندهند. موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha