2794

صمیمیت با همسر و دخالت خانواده

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 105 بازدید

با سلام. 

من و همسرم 3 ساله ازدواج کردیم، قبلا مادرش خیلی تو زندگیمون دخالت میکرد و باعث دعوا بین من و شوهرم بودش، خیلی خانوادش به خودم و خانوادم بی احترامی کردن، رابطه منو همسرم با دعواهای گذشتمون،سرد شده، از وقتی بچم به دنیا اومده مادرش کمتر دخالت میکنه، در عمل شوهرم حرف خانوادش رو حجت قرار میده و به حرفشون هر چند به ضرر رابطه خودمون باشه یا حتی بی احترامی به من باشه عمل میکنه، اختلاف منو شوهرم فقط در مسائل کوچیک و بگو مگو هست تو محیط خونه نه دعوا میکنیم و نه صمیمی هستیم، ولی وقتی جرقه ای زده بشه هیچکدوم کوتاه نمیایم و مثل دشمن با هم دعوا میکنیم، لطفا پیشنهاداتی بدید که روابط رابطه من و شوهرم خوب و صمیمی بشه و اینکه حرفهای خانواده اش روش اثر نذاره ، من چه رفتاری داشته باشم ؟

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
تعارض و اختلاف در همه زندگی ها وجود دارد مهم این است چگونه آنها را حل کنید تا بتوانید مسیر زندگی را با تمام سختی ها با هم پشت سر بگذارید. 
سکوت، پنهان کردن حرف ها باعث عمیق شدن دلخوری ها میشود.
آیا با هم گفتگو کرده اید؟
از خواسته ها و نیازهای یکدیگر آگاه هستید؟
آیا توانایی این را دارید که حتی در دلخوری ها صمیمت رابطه را حفظ کنید؟
این ها مهم ترین عواملی است که باید حتما مد نظر بگیرید، و راه حل آن گفتگو کردن است.
زوجین در اختلاف با یکدیگر 4 خطا دارند:
یکدیگر را تحقیر میکنند
با توهین و کوچک کردن طرف مقابل صحبت میکنند
به شدت و کوبنده از یکدیگر انتقاد میکنند 
و به مرور بدلیل حضور این سه عامل دیوار قطوری از سکوت و فاصله بین شون شکل میگیرد
بنابراین در وهله اول سعی کنید این مخرب های ارتباطی را شناسایی کنید.
بعد از همسر خود تقاضا کنید وقتی برای گفتگو معین کند تا صحبت کنید به او بگویید حتی اگر مرا دوست نداری باید در موردش حرف بزنیم من دارم رنج میکشم از اینکه مشکلات حل نشده رها کرده ایم؛ دوستت دارم و برام مهم است روزهای آرام و عاشقانه را احیا کنیم.
اگر گفت اره باز میخوای گله کنی نق بزنی من حوصله ندارم. اطمینان دهید که قرار است گفتگو مبتنی بر توافق است نه محکوم کردن 
و حتما اصول گفتگو را تمرین و رعایت نمایید:
گوینده باید:
 خلاصه حرف بزنید. در شرح مطالبی که باید بگویید جانب اختصار را رعایت کنید. به جنبه‌های مهم بپردازید. توصیه می‌کنم که از «قاعده دو جمله» پیروی کنید و به عبارت دیگر، صحبت خود را به دو جمله محدود کنید. اغلب اوقات می‌توان همه گفتنی ها را در دو جمله بیان کرد. با این روش از صحبت درباره مطالب خارج از برنامه که اغلب ایجاد تنش می کند، جلوگیری کنید.

 صریح و موجز حرف بزنید. از صحبت‌های مبهم و از کلی گویی بپرهیزید. مثلا بجای اینکه بگویید: " کاش منظم‌تر بودی.» بگویید «دلم می‌خواهد بعد از استفاده از حوله، آن را سرجای خود آویزان کنی.»

از توهین، تهمت و سرزنش بپرهیزید. در ین خصوص بهتر است از «قاعده بی‌تقصیر بودن» استفاده کنید. «مسئله‌ای است که می‌خواهم با تو در میان بگذارم ببین می‌توانی به حل آن کمک کنی.» خود را در هیئت تعمیر کاری ببینید که می‌خواهد بدون هر گونه سرزنش پیچی را سفت یا شل کنید.

از زدن برچسب، مانند «شلخته»، «خود خواه»، یا «بی‌ملاحظه» و غیره خودداری کنید. این برچسب‌ها اغلب تعمیم مبالغه‌آمیز هستند و فضای صحبت را تیره می‌سازند. از آن بدتر، با ایجاد تکدر خاطر، فضای حاکم بر جلسه حل اختلاف را خراب می‌کنند.

 از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مانند «هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید. این واژه‌ها معمولا اشتباه هستند. بندرت همسری را پیدا می‌کنید که «هرگز» کارش را درست انجام ندهد و یا «همیشه» در انجام کاری کوتاهی کند. با مطلق گرایی شرایطی فراهم می‌آورید که شما را از رسیدن به هدف باز می‌دارد.

حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید. مثلا بجای اینکه بگویید «تو هرگز به من کمک نمی‌کنی» بگویید «اگردر شستن ظرف‌ها به من کمک کنی بسیار ممنون می‌شوم.»

 ذهن خوانی نکنید. احتمال اینکه ذهن خوانی اشتباه باشد زیاد است و در نتیجه زمینه عصبانیت همسرتان را فراهم می‌سازید. اگر فکر می‌کنید که همسرتان از شما دلگیر است بهتر است بگویید: «احساس می‌کنم از من دلگیر هستی.» در برخورد با باورهای خود بدانید که لزوماً با واقعیت‌ها روبرو نیستند و چه بهتر که از تحلیل روانشناسانه در باره انگیزه‌های همسرتان اجتناب کنید.

اگر او حرف میزند و شنونده هستید:
زمینه‌های توافق را پیدا کنید. ببینید با کدامیک از نکات مورد اشاره همسرتان موافق هستید، تا در نقش مخالف او ظاهر نشوید: «بله قبول دارم که اخیراً سرم خیلی شلوغ بوده است» «مثل اینکه معاشرت‌های اجتماعی من تو را ناراحت کرده است.»

مضامین منفی صبحت‌های همسرتان را ناشنیده بگیرید. بعید نیست که همسر شما در حالت دلخوری یا عصبانیت در بیان مسئله مبالغه کند. به علت عصبانیت توجه کنید و انتقادها و سرزنش‌ها را نادیده بگیرید.

 از خود سوال کنید. ممکن است گله و شکایت همسر شما برای خود او روشن باشد، اما شما از چگونگی آن آگاه نباشید. از خود بپرسید: «منظورش چیست؟ چه می‌خواهد بگوید؟»

 مطمئن شوید که منظور همسرتان را درک کرده‌اید. مثلاً به او بگویید: «فکر می‌کنم منظور تو این است که حاضر نیستی دخالت‌های مادرم را تحمل کنی.» یا «آیا منظورت این است که صورت حساب‌های بانک را من پرداخت کنم؟»

 اگر فکر می‌کنید که همسرتان منظور شما را آنطور که هست درک نکرده، در مقام توضیح برآیید. مثلاً بگویید: «خیلی دلم می‌خواست تو را ببینم. اما مجبور بودم کار اداره را تمام کنم.»

 از گفتن «متاسفم» ترسی به دل راه ندهید. روابط زناشویی ایجاب می‌کند که اگر خواسته و ناخواسته اسباب تکدر خاطر همسرتان را فراهم کرده‌اید، در مقام پوزش برآیید و تاسف خود را به اطلاع او برسانید.
این ها کمک کننده هایی هستند برای حل اختلاف شما اما در مورد اینکه رفتار همسرتون شمارو آرزده میکند اگر این دلخوری یکی روزه باشد و بعد شما به روال عادی زندگی خود بپردازید و در کنار برای حل مشکل تلاش کنید عالی ست اما اینکه عدم توجه ایشون توانسته شما را بهم بریزد باید دلیل را در خود جستجو کنید:
بله اینکه همسرتون شما رو دوست داشته باشد حس زیبایی است و مهم اما اگر تمام وجود شما به ایشون وابسته است که با یک طرد بهم میریزید حتما باید برای قوی شدن شخصیت خود اقداماتی انجام دهید چون این وابستگی کمکی برای احیای زندگی نمیکند و فقط ضعف شمارو در حل مساله نمایان میکند:
بنابراین در کنار اینکه ناراحت هستید و در جستجوی حل مساله
حتما برنامه روزانه شخصی خود را داشته باشید مثل ورزش، کتاب خواندن ، گوش دادن موسیقی
برای همسرتون نامه ای از احساساتی بنویسید که اجازه زندگی روتین را از شما سلب کرده و آنها پاره کنید تا راهی باشد برای کم شدن فشار های عصبی
حتما یک تایم بازی لذت بخش خنده دار با دلبندتان داشته باشید کودک شوید و با او کودکانه شاد باشید بدون دغدغه های روزمره حتی شده برای ده دقیقه
گروه دوستانه ای داشته باشید گفتگو و اوقات فراغت در رها شدن ذهنتون از غبار آرزدگی ها بسیار موثر خواهد بود
به همسرتان ابراز علاقه کنید اما چسبنده نباشید مثلا من که دوست دارم تو چرا سردی من عاشقتم تورو خدا به من توجه کن چرا من قبل نیستی این قبیل ابراز محبت نشان دهید عشق شما نیست بلکه عجز را به رخ میکشد.
دوست دارم رو به زبان بیارید و در عمل نیز نشان دهید اما بدون تقاضا. مطمین باشید آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

وقتی برصمیمت زندگی تون تکیه داشته باشید به مرور استقلال همسرتون از خانواده افزایش پیدا خواهد یافت
روزهای زندگی تان سرشار از آرامش و عشق باشد🌹🌹🌹

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

عدم صمیمیت و توجه همسرم

پاسخ با سلام دوست عزيز شما بايد كاملا به ويژگی ها وخصوصيات همسرتون آگاه باشيد بطور مثال ممكنه ايشون فرد درونگرایی باشه وبالطبع خيلی گرايش به برقراری ارتباط نداشته باشه ،كم حرف باشه ، منزوی باشه ، از خلوت خ...

راهکارهای افزایش صمیمیت کودک با پدرش

پاسخ با عرض سلام و وقت به خیر: دوست عزیز با توجه به عرایض شما، ظاهرا ارتباط فرزندتان با پدرش دچار آسیب شده.این آسیب به هر دلیل که باشد باید دنبال اصلاح آن بود. بسیار مهم است که همواره به خاطر داشته باشید ...

صمیمیت همسرم با جاریم

پاسخ سلام صمیمیت عاطفی خودتان را با همسرتان افزایش دهید و این امر با تشویق و تأیید رفتارهای درست ایشان میسر است مثلا وقتی جاری شما رعایت نمی کنه و برای شیر دادن بچه به اتاق دیگه نمیره و جلو نامحرم بچه شیر...

افزایش صمیمیت بین شوهرم با برادرم

پاسخ سلام دوست عزیزخوب قابل درک هست دوست داشته باشید همسرتون و برادرتون با هم خوب باشن اما همون طور که متوجه شدید رفتار و اخلاق متفاوتی دارندبه شما توصیه می کنم بین این دو نفر قرار نگیرید چون اگر بخواهید د...