اضطراب جدایی کودک از مادر

سلام دختر من چهار سال و ده ماهه هست.

پارسال از مهر ماه مهد رفت و خیلی خیلی راحت ازم جدا شد و واقعا همه چیز عالی بود. اسفند ماه پارسال اثاث کشی کردیم و شاید بعد از اثاث کشی سه چهار بار دیگه مهد رفت.

من باردار بودم و فروردین امسال سقط شد و بعد از سقط تقریبا دو ماه جایی نبردمش.

از خرداد بردمش کلاس ژیمناستیک. از اول به سختی رفت و با اصرار من و مربیش، اول کلاس یک مدت کنار کلاس می نشست و بعد با اصرار مربی پا میشد و کار میکرد.

تقریبا یک ماه به این منوال گذشت. اواسط تیر ماه متاسفانه دست دخترم در خونه آسیب دید و دستش آتل گرفتیم و یک ماه نتونست بره ژیمناستیک البته به صلاحدید مربیش می بردمش و فقط کنار کلاس می نشست و نگاه میکرد.(آسیب دیدگیش ربطی به ژیمناستیک نداره)

از ماه بعد گاهی می اومد به من سر میزد. در حالی که قبلا وقتی که جدا میشد و میرفت در کلاس دیگه مسئله ای نبود.

اوایل این ماه حتی تا سه یا چهار بار می اومد و منو میدید و میرفت. تا دو سه جلسه پیش که در مدت بیست دقیقه سه بار اومد بیرون و هر سه بار ببخشید جیشش به اندازه یک چیکه ریخته بود.

الان دو جلسه هم هست که اگر ازش جدا بشم دل درد میگیره و اگه من کنار کلاس بایستم خوبه

واقعا نمیدونم باید چی کار کنم و از این روند پس رونده دخترم واقعا نگرانم

در ضمن باید بگم که واقعا عاشق مربیش و ژیمناستیک هست و تو این سه ماه واقعا پیشرفت فوق العاده ای داشته و وقتی بهش میگم که اگه دوست نداری نمی برمت گریه میکنه و میخواد که ببرمش.

فقط اگه از قبلش بهش بگم من نمیام در سالن و بیرون می شینم اضطرابش و ناراحتیش رو کامل میشه دید. ولی وقتی بهش بگم میام در سالن با ذوق و شوق زیاد آماده میشه و میریم

اگه کمکم کنید که مشکلم حل شه واقعا ممنون میشم