وابستگی شدید همسر به پدر

سلام

همسرم به شدت نیاز به راضی نگه داشتن پدرش دارد و حتی توانایی بیان نظر خودش را به ایشون ندارد. حتی در کوچکترین مسائل به قول خودش با پدرش رودربایستی دارد و در هیچ موردی نمیتواند به پدرش نه بگوید. اگر پدرشون خواسته ای داشته باشه، این خواسته باید دقیقا به همون شکلی که ایشون درخواست کردند نه حتی با ذره ای تفاوت (هرچند که هدف نهایی تامین بشه) باید انجام بشه. این مسئله در مورد همه بچه های این خانواده صادقه ولی در مقابل پدر هر کاری که دلش بخواد انجام میده به شدت سلطه گر هست و مادر خانواده در مقابل فردی سلطه پذیر. همسرم فکرش این هست که هرچی پدرم میگوید درست هست و هر وقت من بر خلاف نظرش عمل کردم به ضررم تمام شده (در واقع به لحاظ فکری و عقلی خیلی پدرش رو قبول دارد). واقعیتش من درمانده شدم و اصلا نمیفهمم که این نوع رابطه چطور ممکنه پیش بیاد. خیلی سعی میکنم که همسرم متوجه ارتباط نادرست با پدرش بشه ولی ایشون اصلا قبول نمیکنن همه کارهای نادرست پدرشون رو توجیه میکنن (یعنی اگر کاری در نظرشون به شدت قبیح باشد بعد از اینکه پدرشون انجام بدن همش در صدد توجیه برمیاد که اون کار را خوب جلوه بده). همسرم اهل فکر و مطالعه هست و اگر واقعا مسئله ای رو به صورت علمی بفهمه، قبول میکنه. ازتون میخواستم کمک بخوام و بگین این تیپ شخصیت جزء کدوم دسته میشه؟ و منابعی که من بتونم بهشون بدم تا بخونن. یک احتمالم این هست که جزء شخصیت مهرطلب باشن ولی این شدت مهرطلبی فقط در مورد پدرشون صادقه در ارتباط با سایر آدمها تا حد خیلی کمی اینطور هستند. آیا این برداشت درسته؟ چه احتمالات دیگری وجود دارد؟

با تشکر