2794

دروغ گویی و پرخوری دختر 8 ساله

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 66 بازدید

با سلام دختری 8 ساله دارم که خیلی حساس و زود رنج و پرخاشگره وقتی بین کودکان و همسن و سالان خود بازی میکنه میبینم که با همه بچه ها متفاوته با عصبانیت و با صدای بلند حرف میزنه زود گریه میکنه ، دروغ میگفت ولی بیشترش کرده وقتی بهش میگم دروغ زشته و آدم نباید دروغ بگه اونوقت هیچکس حرف راست آدمو هم باور نمیکنه و گناهه و... خودش اعتراف میکنه، میگه که دیگه قول میدم این کارو نکنم و...ولی باز فردا قولش یادش میره و دروغو بیشتر میکنه مثلا الکی به دوستاش گفته که بابام گوشیو داده من، (خودش تبلت داره ) 

و موقع غذا خوردن غذا رو با ولع میخوره همیشه فکرش پیش غذاست که امروز چی داریم؟ باید همیشه غذایی که دوست داره داشته باشیم مثلا امروز ماکارونی فردا کباب پس فردا باقالی پلو ... هر وقت توی خونه تنها شد اگه تازه هم غذا خورده باشه میره سراغ یخچال و... خیلی بحثم میشه باهاش دعوا میکنم که به تو چه! مامان هرچی درست کرد اونو میخورن،

 موقع مهمونی سعی داره بیشتر خورشت و گوشت رو خودش بخوره اصلا سهم دیگران رو در نظر نداره هرچه قدر ما تاکید میکنیم پدرش دعوا میکنه باز این اداها بیشتر میشه در ضمن زیاد هم حرف میزنه در مورد همه چی حرف میزنه ، دوست داره دونفری که باهم حرف میزنن یه چیزی از خودش درست میکنه و وارد بحث میشه نمیدونم ما باعث شدیم که اینطوری بشه یا ذاتش اینه! هرچه قدر بهش تاکید میکنیم افاقه نمیکنه خیلی هم زود به دیگران وابسته میشه لطفا راهنمایی کنید


اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور روانشناسی کودک و نوجوان

 

با عرض سلام خدمت شما

 با توجه به گفته های شما، من فکر می کنم این سری از مشکلات رفتاری که فرزند شما داراست در اثر شیوه ارائه تنبیه و تشویق و الگوبرداری ایشان اتفاق افتاده است. در این موارد شیوه فرزند پروری، شیوه تربیت شما و ... باید مورد بررسی قرار گیرد و سپس اصلاح شود. در مورد دخترتان نیز باید اقدام به آموزش نحوه صحیح ارتباط، اداب و معاشرت، احترام به قوانین و ... شود. با توجه به رفتارهای فرزندتان باید بگویم این رفتارها، حاوی یک پیام برای شماست و آن توجه طلبی است.

برقراری رابطه صمیمی با اطرافیان، برعکس عمل کردن بر اساس حرفهای شما و صحبت در جمع حتی اگر موضوعی نباشد و منجر به ساخته شدن داستانی توسط او بشود، همگی بیانگر نیاز فرزندتان به دیده شدن، تشویق شدن و دوست داشته شدن است. این نیازها در ارتباط بین فردی او و شما و همسرتان، برآورده نمی شود و خود را به شکل های گوناگون نشان می دهد.

اطلاعات زیر تا حدی می تواند باعث افزایش اطلاعات شما شود ولی فراموش نکنید دانستن یک موضوع و عمل کردن منطبق با دانسته ها، دو موضوع بسیار مجزا است. برای تبدیل دانش یه عمل نیاز به تمرین عملکرد اگاهانه است.

  • سبک های فرزند پروری

      هدایت فعالیتهای فرزندان به شیوه منطقی و مشارکتی

۱- مقتدرانه:

       در میان گزاردن دلایل تصمیمات و محدودیتهایی که برای فرزند خود اعمال میکنند. با وضع قوانین و خواسته های معقول و متناسب با توانمندیهای فرزند به رشد استقلال و فردیت کودک کمک میکنند. قوانین، محدودیتها و کنترل جدی بر فرزندان خود اعمال میکنند و با رفتارهای نادرست برخورد میکنند اما رفتارهای فرزند خود را محدود نمیکنند. به نیازها، علایق و خواسته های متناسب با کودک خود توجه میکنند، پاسخگویی و راهنمایی مناسبی دارند. استانداردهای منعطف وضع میکنند، انتظارات خود را از رفتار مناسب از طریق گفتگو منتقل میکنند. در صورت مخالفت با تصمیمات والدین مخالفت خود را با بحث و تبادل نظر مطرح میکنند و با این کار تفکر نقادانه را در کودک تشویق میکنند. 

       این والدین برای شکل دهی رفتار از تنبیه و پرهیز غذایی استفاده نمیکنند و اغلب برای پیشبرد اهداف والدگری از روش های همدلانه گفتگومحور استفاده میکنند. کودکان این والدین: شایستگی بیشتر، خود تنظیم گری و پختگی مناسبی دارند. در امور خانه و مدرسه فعال تر هستند. روابط اجتماعی صمیمانه تر دارند، مهربانانه با دیگران برخورد میکنند، انگیزه موفقیت و پیشرفت بالایی دارند. پایداری هیجانی، احساس شایستگی و فردیت یافتگی بیشتری دارند. این کودکان امیدوار، مسئولیت پذیر و متکی به خود هستند و با بزرگسالان و همسالان همکاری میکنند.

2- مستبدانه و آمرانه:

       در شکل دهی، کنترل و ارزیابی کودکان معیارها و استانداردهای روشن، دقیق و غیر قابل انعطافی را به کار میگیرند. اغلب این معیارها و استانداردها فراتر از توانمندی کودک و نامتناسب با نیازهای رشدی فرزند است.

برای این والدین اولویت اصلی فرزندپروری، پیروی فرزند از آنهاست. عدم تقویت گفتگوهای شفاهی در کودک، استفاده از تدابیر شدید و خشن برای جاانداختن رفتارهای مطلوب، انتظار پذیرفته شدن دستوراتشان بی چون و چرا از فرزندان دارند و حق اعتراض به تصمیمات را ندارند. عدم اعتقاد به بحث و گفتگو و تصمیمات مشارکتی، والدین آمر علت ناراحتی خود از رفتار نادرست فرزندان را شرح نمیدهند و فقط پیروی محض را مطالبه میکنند. فرزندان در صورت اشتباه شماتت میشوند و این رفتار اشتباه را به علت های درونی فرزند نسبت میدهند.

       مورد تنبیه واقع شدن فرزندان در صورت عدم رعایت استانداردها و قوانین خشک، استقلال و فردیت کودکان با آسیب مواجه میشود. این والدین برای حفظ نظم و ساختار سنتی مد نظر خودشان ارزش بسیاری قائل هستند. به بهانه آماده شدن برای زندگی آینده، مسئولیتهای سختی در خانه به کودکان واگذار میکنند یا انتظارات تحصیلی خیلی بالایی از آنها دارند. کودکان این والدین اغلب مضطرب و بدخلق، افسرده و گرایش به وابستگی دارند. به دلیل خصومت زیاد با همسالان خود به خوبی کنار نمی آیند. متعصب هستند، انگیزه پیشرفت نسبتا کمی دارند، در انجام کارها تاییدگرفتن از دیگران برایشان اهمیت زیادی دارد. به همین جهت ابتکار عمل پایین و هم نوایی بالایی دارند. مصرف مواد در آنها بیشتر است، فردیت یافتگی و استقلال پایین،  موفقیت های تحصیلی کم ، به لحاظ هیجانی دارای عدم ثبات و ناخشنود از وضعیت خود

۳- آسان گیر و سهل گرایانه:

والدین سهل گیر اهل تنبیه و محدودکردن فرزند خود نیستند. پذیرش تکانه های کودک، چشم پوشی از رفتارهای بد فرزندان، نبود قوانین و مقررات و محدودیت برای کودکان و نداشتن تقاضا و انتظار از آنها اجازه انجام هر کاری را به کودک میدهند. در انجام کارها با کودک مشورت کرده و نظر او را در اولویت قرار میدهند. مطالبه گری بسیار پایین از کودک، گذاشتن مسئولیت اندک بر عهده کودک، عدم استفاده از معیار یا استاندارد برای رفتار مناسب، اجتناب از کنترل کودک و اجازه دادن به او تا به هر شیوه ای که خود دوست دارد اعمالش را تنظیم کند. پاسخ دهی بالا و کنترل کم و مطالبه گری پایین، اهمیت به استقلال و فردیت، پاسخگویی زیاد به نیازها و تمایلات کودک. این کودکان، کنترل تکانه پایین دارند، خود تنظیم گری مناسبی ندارند. خود محور و مستبد هستند. انگیزه پیشرفت پایین، دارای رفتارهای پرخاشگرانه زیاد.

۴- مسامحه کار(بی اعتنا):

گرمی و کنترل پایین، بی توجه و غیر مسئول نسبت به خواسته ها و تمایلات کودک، از لحاظ فردیت و استقلال، آسیب زیادی به این کودکان وارد میشود.

  • 10 قانون مربوط به مرز هایی که کودکان باید بدانند:
  1. قانون کاشت:

عواقب امور باعث انتقال ضرورت مسئولیت از والدین به فرزند می شود.

عواقب باعث می شوند که موضوع از مشکل والد تبدیل به مشکل کودک شود.

قانون کاشت و برداشت قانونی است که ما هر روز هم از بعد مثبت و هم از بعد منفی با آن وابسته ایم:

2:قانون مسئولیت:

کودکان باید بدانند که آنها خود مسئول اتفاقات زندگیشان هستند. یکی از نشانه های بلوغ، پذیرش مسئولیت در قبال تمایلات، مشکلات و زندگی خود است.

افراد نا بالغ مثل یک قربانی زندگی کرده و پیوسته می خواهند فرد دیگری مشکلات آنها را حل کند. آنچه تحت عنوان بار مسئولیت والدین آغاز می شود، باید تحت مسئولیت کودک به سرانجام برسد.

کودک مسئول: هیجانات، رفتار، پیشامد ها و واقع زندگی خود است.

  1. قانون قدرت: 

کودکان به منظور تشکیل مرزهای مناسب در منش شان، نیاز به قدرت و کنترل یافتن بر امور دارند. دید کودکان را از " همه کار توانی" به سمت اموری سوق دهیم که می دانیم با تلاش بر آنها مسلط می شوند.

مثال: قدرت انجام هر کاری که دلم می خواهد را ندارم.

       قدرت انجام آنچه را که می توانم را دارم.

       قدرت انجام اجتناب از عواقب را ندارم.

       قدرت انجام وفق دادن خود با شرایط به منظور حداقل کردن عواقب را دارم.

کودکان همیشه در تلاش برای تسلط بروی دیگران، اجتناب از عواقب کارهایشان، اجتناب از شکست و اصرار بر داشتن قدرت برای اجرای تمام انتخاب هایشان هستند. وظیفه والدین است که با باز خورد های صحیح، نادرست بودن این تفکرات را به طور واقعی و عینی به کودک نشان دهند.

  1. قانون احترام:

احترام به مرزهای دیگران را کودکان باید یاد بگیرند، به دیگران آسیب نرسانند، بدون اینکه دیگران را تنبیه کنند به نه گفتن آنها احترام بگذارند – از تفرد طلبی دیگران ناراحت نشوند و بدانند دنیا فقط متعلق به آنها نیست و باید آن را با دیگران شریک شوند. کودکان و ما باید یاد بگیریم فقدان چیزی که می خواهیم و نمی توانیم داشته باشیم را بپذیریم و راه را ادامه دهیم و گاهی اوقات تجربه احساس غمگینی و تسلیم برای همه مفید است.

  1. قانون انگیزش:

انگیزه ها رفتار ما را هدایت می کنند زیرا درونی هستند و ما در پس اعمال بیرونی، در واقع آنها را اجرا می کنیم.

انگیزه ها در طی مراحل رشد کودک تغییر می یابد. باید متناسب با سن کودک، انگیزه هایش را بشناسیم تا بتوانیم در برنامه تغییر رفتار از آنها استفاده کنیم.

6:قانون ارزیابی:

ارزیابی کردن میزان درد و رنجی که به کودک در اثر روشهای تربیتی و گذاشتن مرزها متحمل می شوند، مهم است. والدینی که هر گریه و ناله ای از طرف کودک را به عنوان نهایت ناراحتی قلمداد می کنند هرگز منش درست و مرزی را در کودک خود پرورش نمی دهند. هنگام ناراحتی و مخالفت کودک با قوانین و مرزهایی که وضع کرده اید.

چی می گویید؟ چه کاری انجام دهید؟ پاسخ شما به این سوال، تاثیر عظیمی بر روند زندگی کودک شما خواهد داشت.

4  قانون ارزیابی درد :

 1- اجازه ندهید درد کودک، اعمال شما را کنترل کند.

 2- ناراحتی خود را از ناراحتی فرزندتان تفکیک کنید.

 3- به فرزند خود کمک کنید ببیند که زندگی فقط اجتناب از درد نیست بلکه یک درد خوب زمینه رشد را فراهم میکند.

 4- مطمئن شوید که درد، درد بلوغ و رشد است و نه درد ناشی از نیاز یا آسیب.

  1. قانون آینده نگری: (فعالیت مداری)

قانون آینده نگری در ارتباط با حل مسئله است، صحبت کردن و یاد گرفتن مهارت های جدید است. برخی کودکان در ارتباط با شرایط یا موقعیت هایی که به شکست شان می انجامد، واکنشی عمل می کنند، کج خلقی می کنند، از موقعیت اجتناب می کنند، عصبانی می شوند.

از همین موقعیتها استفاده میکنیم و با کمک به کودکان سعی می کنیم نسبت به موقعیت آگاه شود و کنترل اوضاع را بدست گیرد. زیرا این کودکان دارای منبع کنترل درونی هستند و بر اساس آنچه فکر و احساس میکنند بر انگیخته می شوند.

مهارتهای مربوط به این قانون:

  1. درنگ به جای واکنش
  2. مشاهده
  3. درک دیدگاه دیگران
  4. حل مسئله
  5. در نظر گرفتن واقعیت
  6. قانون حسادت:

حسادت یک زیاده خواهی همیشگی است در وجود کسانی است که همیشه خود را محق داشتن همه چیز می دانند. (احترام – عشق – امکانات و ...)

قدردانی نقطه مقابل حسادت و محق دانستن خود است. یک احساس سپاسگزاری که ریشه آن در محبت است. مزد سپاسگزاری همیشه شاد و سرشار از لذت است.

برای رسیدن به حس متعادل در کودک، باید نیازها و برخی خواسته های اصلی و ضروری او را برآورده سازید و برخی از خواسته های غیر ضروری را اجابت نکنید.

  1. قانون فعالیت:

یکی از بزرگترین هدایای ما به فرزندانمان این است که کمک کنیم تا تمایل به فعالیت در او ایجاد شود. فعال بودن یعنی پیش قدم شدن برای انجام اولین حرکت و درک این نکته توسط کودک که حل مسائل او و پاسخ نیازهای او همیشه نه با فرد دیگر، بلکه با خود او شروع می شود. فعال بودن یعنی انجام دادن همه آنچه در توان دارید.

  1.  قانون آشکار سازی:

یکی از مهمترین اصول حاکم بر روابط این است که هر آنچه در آن رابطه وجود دارد از صراحت و روشنی کامل برخوردار باشد. در زندگی، بهتر است در روشنایی زندگی کنیم و همه چیز آشکار باشد. برای یاد گرفتن این قانون توسط فرزندان، در ابتدا باید خودمان بر اساس قانون آشکار سازی زندگی کنیم.

 

با ارزوی موفقیت برای شما

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

علت پرخوری عصبی

پاسخ با سلام و عرض ادب با توجه به شیردهی احتمالی بهتر است با یک روانپزشک مشورت نمایید تا ابتدا پرخوری عصبی را درمان کنند سپس طبق برنامه دریافتی پیش بروید تا وزن شما کم کم نرمال گردد. فعلا می توانید از سبزی...

درمان پرخوری عصبی

پاسخ با سلام. در این موارد با داروهای مختصر روانپزشکی که هزینه چندانی به شما تحمیل نمی کند مشکل را برطرف می کنیم.

علت پرخوری در بارداری

پاسخ سلام و وقت بخیر عزیزم در دوران بارداری افزایش نیاز به انرژی پیدا میکنید که طبیعی است میتوانید برای تنظیم رژیم به کارشناس تغذیه مراجعه بفرمایید برای رفع حالت تهوع صبحگاهی از بیسکوییت ترد نمکی بلافاصله ...

رژیم لاغری و پرخوری عصبی

پاسخ با سلام و ارادت برعکس افراد لاغر که در هنگام عصبانیت اشتهایشان را از دست می دهند، بسیاری از افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی همانند شما با بروز عصبانیت و استرس رو به خوردن بخصوص خوردن مواد شیرینی می آو...