ارتباط شوهر با همسر سابق

سلام . من سی و چهار سالمه با آقای سی و نه ساله ازدواج کردم هر دو قبلا ازدواج کردیم اما شوهرم یه دختر یازده ساله داره که پیش مادرش زندگی میکنه یک سال ازدواج کردیم هیچ مشکلی نداشتم نه با خودش نه با دخترش نه با خانوادش همه چی خوب بود تا سه ماه پیش که شروع کرد به بی محلی کردن و بعد کم کم گفت که برای بچم ناراحتم که پیشم نیست و بعد از یک ماه گفت میخوام به زن قبلیم و بچم کمک کنم زن قبلیم افسردگی شدید گرفته و خیلی مریض شده و خیلی خیلی مثل اینکه چاق شده و فشار و چربی و خلاصه مریض شده و توی این مدت هم متوجه شدم اون خانم باهاش تماس میگرفته و عجز و ناله میکرده و اینم خیلی دلش براش میسوزه با اینکه ده سال با هم زندگی کردن و زندگیشون کاملا طلاق عاطفی بوده حتی هفت سال با هم رابطه نداشتن و چهار سالم بود ازدواج کرده بودن که ما ازدواج کردیم هیچ شناخت قبلی هم از شوهرم نداشتم در حد شنیدن فقط چون دوست برادرم بود. الان سه ماهی هست ما همش بحث و ناراحتی داریم سر این قضیه که اون میخواد منو راضی کنه که به خاطر بچش بره و بهشون سر بزنه و باهاشون در ارتباط کامل باشه و من احساس میکنم میخواد بهش برگرده من اصلا فکرش رو نمیکردم یه روزی بخواد برگرده چون عملا ده سال جدا شده بودن و منم بهش میگم تو چهار سال جدا شده بودی و وقت داشتی به این چیزها فکر کنی نه الان البته یک سال رسمی طلاق گرفتن و ثبت شده و همش بهم میگه نه هیچ حس دوست داشتنی بهش دارم نه هیچ چیز دیگه فقط به خاطر انسانیت شوهرم البته آدم خیلی دلسوزیه این اخلاق داره کلا میدونم منم خیلی دوست داره عاشقانه دوستم داره حتی عاشق شدیم و ازدواج کردیم یه بار وسایلم رو جمع کردم برم داشت دیوونه میشد. قرار بود بعد از ازدواج دخترش با ما زندگی کنه که خود بچه دوست داشت پیش مادرش باشه. حالا من واقعا موندم باید چیکار کنم از این که کمک کنه ناراحت نیستم دلم نمیخواد با اون زن در ارتباط باشه نمیدونم باید چیکار کنم داغون شدم توی این سه ماه همش زندگیم بر باد رفته میبینم اینکه سایه اون زن رو زندگیم دارم عذاب میکشم نه به خاطر شرایط خانوادم میتونم طلاق بگیرم نه اینجوری اگه بخواد اون زن برگرده میتونم ادامه بدم  لطفا شما بگید چیکار کنم؟