2794

سلام. بعد از اینکه همسرم از مسافرت برگشت و با وجود دلتنگی و دوری از هم اما اول به دیدن مادرش رفت، من باید چی کار کنم، این نشون دهنده این نیستش که توی اولویت های همسرم نیستم و خیلی از این کارش دلم گرفت و حتی بهش پیشنهاد دادم بیا دنبالم دوتایی باهم بریم؟ ( یه مدتی هسش که حس میکنم مادرشوهرم به روابط من و همسرم که هشت ماهه باهم ازدواج کردیم حسادت میکنه و مدام با همسرم در مورد اینکه همسرم فراموشش کرده و جایگاه مادرشو یادش رفته در حال و شکایت و ناله و ناز کردن هسش، با وجود اینکه هر روز مدت طولانی با هم تلفنی صحبت میکنن همچنان شاکی هسش و من از این بابت خیلی نگرانم چون تاثیر این کارهای مادرشوهرمو توی زندگیم و تغییر کم کم شوهرمو میبینم) لطفا راهنماییم کنید. 

سوال دومم : حدود چند ماهی هستش که به شدت عصبی و پرخاشگر شدم و سر هر چیز کوچیکی واکنش تندی از خودم نشون میدم و صبوریمو از دست دادم و از این بابت همسرم که به شدت دوستم داره و خیلی ازم دلخور هستش و مدام ابراز ناراحتی میکنه که خودمو درست کنم، خودم هم متوجه هستم و میخوام آرومتر باشم و صبوری کنم و سر هر چیز کوچیک و درشتی سریعا از کوره در نرم و قاطی نکنم اما نمتونم، میترسم از چشمش بیوفتم لطفا کمکم کنید 


اطلاعات تکمیلی

سن ۲۴ جنسیت زن شغل معلم وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام و وقتتون بخیر

در فرهنگ ایرانی یک سری وابستگی ها قابل ستایش هست و گاها قابل تحسین و نشاندهنده ی علاقه و عاطفه و وفاداریست چه برای خانومها و چه برای آقایون و بیشتر این وابستگی به خانواده ها هست .حتی بعد از ازدواج در بعضی از افراد و خانواده ها این وابستگی ها بیشتر هم حس میشوند.

علاوه بر این ارتباط مادر و پسر و نحوه ی آن و میزان وابستگی بین آنها از نظر روانشناختی قابل بحث و تحلیل هست که من از شرح دادنش اینجا خودداری میکنم.
اما نکته ی قابل توجه این است که این ناراحتی و گله مندی شما، موضوع خیلی از خانومهای ایرونی هست و دوست دارند که مثل شما در اولویت توجه و علاقه همسرشون باشند.
خیلی از مادران ما به دلایلی بعد از همسر، خیلی از عواطف خودشون رو از فرزندان پسر خود طلب میکنند و در ازای آن خدمات و سرویس های قابل توجهی رو ارائه میدهند و این کاملا به صورت ناخودآگاه اتفاق میفتد و همین امر موجب پیدایش یک حلقه ارتباطی امن و محکم برای هر دو طرف میشود که طبیعتا وابستگی عاطفی به  دنبال خواهد داشت.
اینهارو براتون گفتم که بدونید این یک فرایند احساسی هست که به صورت ناخودآگاه شکل میگیره و کاری که شما در این خصوص بهتره انجام بدید این است که ابتدا این واقعیت رو بپذیرید چرا که در این صورت رفتار شما با همدلی بیشتری همراه خواهد بود. همونطور که خودتون اشاره کردید همسرتون به شما بسیار علاقه مند هستن و جنس این علاقه مختص به شماست. علاقه و احترام همسرتون به مادرشون در ابراز علاقه و دلبستگی به شما خللی ایجاد نخواهد کرد تا زمانی که شما به خودتون و عشقتون ایمان داشته باشید و در این زمینه کوشاتر باشید، عشق به همسر مسلما با عشق به مادر متفاوت است و هر کدام در جایگاه خودش لازم و قابل احترام است پس قابل قیاس هم نیست که شما بخواهید در ذهن خودتون انجامش بدید و اینگونه دچار تلاطم حسی و عاطفی بشید، خیلی وقتها با تغییر نوع تفکر و نگاهمون به مسائل پیرامونمون میتونیم احساسات بهتر و مثبت تری رو تجربه کنیم. توجه داشته باشید که هیچ شخص و موضوعی به اندازه تفکرات منفی و برداشت های اشتباه ذهنی و ترس های ما قدرت تهدید کننده برای ما ندارند.

اینکه مدتیه عصبی هستید به نظر میرسد که نتیجه ی همین افکار و نگرانیهایی ست که در این مدت تجربه کردید، اینکه نکنه همسر شما به اندازه لازم شما رو دوست نداره یا برای شما احترام و ارزش قائل نباشه، نکنه مادرشو بیشتر از شما دوست داشته باشه( همون قیاس اشتباه)، یا چرا شما در اولویت توجه قرار ندارید. اینها همان افکاریست که مسلما شما رو دچار زودرنجی و گاها پرخاشگری میکند.
اگر همسر شما به شما ابراز علاقه نمیکرد و شما هیچ دریافتی حسی و عاطفی از ایشون نداشتید جای نگرانی داشت ولی خودتون اشاره کردید که همسرتون به شما علاقه مند هستن و ابراز علاقه دارند تا جایی که شما برداشت کردید که شاید مادرشون ناراحت میشن. پس خداروشکر اصل قضیه سر جاشه و به نظر میرسه که جای نگرانی نیست. شما محبت و علاقه واقعی خودتون رو داشته باشید و با مهارتها و خلاقیتهای زنانه ی خودتون این عشق و محبت رو غنا ببخشید فقط بخاطر حس خودتون و نه برای رقابت کردن و تصاحب توجه همسر☺
موفق و پایدار باشید 🌹  

تجربه شما

login captcha

سلام عزیز من هم مشکل مشابه شما رو دارم اما با این تفاوت که شوهرم اولویت اولش من هستم. چون متوجه رفتار مادرش شده که سعی داره منو بد جلوه بده. و یک توصیه برات دارم شوهرتو غرق در محبت کن و بکش سمت خودت