سلام. دختر 22 ساله ای هستم از ساوه مدت دو سال از طریق سایت همسریابی با پسری آشنا شدم و به قصد ازدواج همدیگه رو ارزیابی کردیم و شناختیم ایشون دانشجوی تهران هستند اما خانوادش کرمانشاه هستند. زمانی که ایشون به مادرشون راجع به من گفتن مخالفت کردن به شدت. میگن خودم باید انتخاب کنم لازم نکرده بری بگردی. حتی حاضر نشدن منو بشناسند یا یه زنگ بزنند. من و اون آقا به شدت افسرده شدیم چون خیلی مادرش رو دوست دارند و روی حرفشون حرف نمیزنند مادرشون هم گفتند یا منو انتخاب کن یا دختره رو. از واسطه هم استفاده کردیم. گیر کردیم به خدا موندیم چه جوری راضیشون کنیم. وقتی آنقدر دو تا جوان به هم ایمان دارند چرا این جوری میکنند؟
اطلاعات تکمیلی
سن22جنسیتزنشغلدانشجووضعیت تاهلمجرددوست گرامی حمایت والدین برای ازدواجِ فرزندان از اهمیت بالایی برخوردار است.
در خانوادههای ایرانی تنها عروس و داماد (دونفر) حضور ندارند، بلکه پدر و مادرِ دختر و پدر و مادرِ پسر (شش نفر دست کم) فضای رابطهی زوج را تحت تاثیر قرار میدهند. حالا هر چقدر وابستگی فرزندان به والدین خود بیشتر باشد و تمایز یافتگی و استقلال در جنبههای مختلف کمتر باشد، این تاثیر بیشتر و گستردهتر خواهد بود.
(شما از ساوه و آن آقا از کرمانشاه هستید، شاید مخالفت مادر جنبهی فرهنگی و قومی داشته باشد! )
اگر مادرِ آقا به دلایل ناموجهی حتی حاضر به دیدار با شما نشدهاند و پیش داوریها، معیارها و باورهای غیرمنطقیشان مانع از قبول شما میشود، پافشاری شما برای ازدواج با این آقا را توصیه نمیکنم، زیرا در سالهای بعد ممکن است رفتار مادر به شکلهای شدیدتری ادامه یابد و زندگی را برای شما دشوار کند.
برای حل و فصل این موضوع یک بازهی زمانی محدود تعیین کنید (حداکثر سه ماه) و اگر تا آن موقع خواستگارتان نتوانست تصمیم بگیرد، ارتباطتان را قطع کنید و زمان طلایی خود را از دست ندهید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید