سلام. من نزدیک ۴ ساله ازدواج کردم بچه ندارم و ۳۰ سالمه. خانواده شوهرم بسیار ناراحتم کردند از همون اول که شناختمشون و یدونه عروسشون شدم. نه کادویی دادند نه پاگشا کردند . تا تونستند با کارهاشون و حرفاشون حرصم دادند و میدند. منو پاگشا نکردند اما میخوان عروس همسایه رو پاگشا کنند بعد نگاههایی بهم میکنند و میخندند. یدونه خواهرشوهر دارم یک بار خونشون دعوتم نکرد بهم کادو بده اون وقت شوهر بنده هر سال برای خودش و بچش تولد میگیره. من هی میگم اونا ما رو محل نذاشتند تو هم نباید محل بذاری چون من واقعا سر اونا عصبی شدم پرخاشگر شدم . از زندگیم لذت نمیبرم. توی فکرم دائما اینه که برم بکشمشون دلم خنک بشه. لطفا راهکاری اگر هست به خودم یا به شوهرم بگید که من چیکار کنم که فکر و ذهنم آسوده باشه و به ظلم هایی که در حقم کردند فکر نکنم. ممنون
اطلاعات تکمیلی
سن۳۰جنسیتزنشغلخانه داروضعیت تاهلمتاهل
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید