به دادم برسید لطفا. نزدیکه دوساله ازدواج کردم شوهرم ۳۱سالشه من هشت سال کوچیکترم مشکل من اخلاقشه خیلیییی بده. یعنی حس میکنم تنها ادمی که میتونست تحملش کنه من بودم.که خودمم دارم کلافه میشم..مثلا بد حرف میزنه اهل فحش دادن نیس ولی رک و تلخ حرف میزنه شبیه طلبکارا ،شبیه بی احترامیه ،دل خانوادمو خیلی شکسته طوری که میگن ما خجالت میکشیم جلو کسی شوهرت باهامون حرف میزنه. رفتارش همه رو کلافه میکنه طوری که تو جمع چند کلمه باهاش بیشتر صحبت نمیکنن. درصورتی که من با خانوادش خوش برخوردم. اصلا با ادما ابش تو یه جوب نمیره ،۴ بار از سر کار، کارهای مختلف عذرشو خواستن که من احتمال زیاد میدم برای اخلاقشه چون میخواد حرف خودش باشه کسی نباید بهش زور بگه .فکر میکنه خودش همه چیو بلده و هیچکس بلد نیست. درصورتی که خودش اتفاقا اصلی چیزی بلد نیست انجام بده فقط خیلی پر مدعاست فکر میکنه از حقش بهش کمتر پول میدن و....ناگفته نماند گاهی اوقات مهربونم هست.ما سنتی ازدواج کردیم و اصلا من تو دوران نامزدی که چندماه بود چیزی ازش ندیده بودم ولی یک دفعه بعد عقد تقریبا به چنین ادمی تبدیل شد.ناراحتی اعصابم داره زیر نظر پزشکه افسردگی داره که میگه علتش ارثیه. خیلی مدارا کردم ولی میترسم بعدا بچه دار شم و مجبور به جدایی شم. فوق العاده از جداییم میترسم. بگید من چیکار کنم.همشم میگه بچه میخوام ولی خانوادم نمیزارن بچه دار شم موندم حرف کیو گوش بدم. ببخشید طولانی شد
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید