من ۱۹ سالمه و فرزند اول هستم و پشت کنکور موندم من امسال شروع کردم به خوندن و متاسفانه نتیجه آزمون هام اصلا خوب نیست و این من رو کامل نا امید میکنه و مشکل اساسی ترم اینکه ک حتی فکر اینکه مثل دوستام برم دانشگاه آزاد فقط تو شهر خودم یه شهر کوچکی هم هست بمونم خیلی حالم رو بد میکنه به طوری حال ادامه دادن ندارم احساس میکنم دیگه آینده ندارم در حالی ک من خیلی بلند پرواز بودم بیشتر تو رویا بودم وقتی نگاه به زندگی واقعی میکنم حالم بد میشه و اینکه من همش مغزم درگیره تو آینده خودم جاهای بزرگ تصور میکنم و نرسیدن بهش حالم رو بد میکنه و اینکه همش میگم اگه از اول میخوندم میرفتم مدرسه بهتر یا فلان مشاور میگرفتم بهتر بود و اما مدرسه من مدرسمم واقعا خوب نبود و هرچی به خانواده گفتم گفتن مدرسه فرق نداره و من الان انگار عقده دارم همش غر میزنم تقصیر شما بود نمیدونم شما میگین پشت. کنکور وایسا درحالی من خودمم نمیخوام برم آزاد نمیدونم الان هیچ انگیزه ندارم
و اینکه فکر زیاد میکنم چیز های ک واقعیتی نیستن من خیلی اعتماد بنفس کمی دارم اصلا از لحاظ ظاهر خودمو قبول ندارم هر روز عیب جدید همش حرف های بی انگیزه در نتیجه بد مثلا میگم به خودم ک تو اینطوری اینطوری مغز نداری زشتی قیافت اینجوریه شانس نداری درحالی خانوادم خانواده خوبین سخت نمیگرن زیاد و همیشه میگن تو بهترین قشنگ ترین دختری همیشه مخصوصا مامانم حمایتم میکنن ولی من انگار عقده اون مدرسه رو دارم با اینکه میدونم من یه چیزی رو واسه همون لحظه میخوام زود ازش خسته میشم و الان از آینده میترسم هم از لحاظ درسی هم از لحاظ عاطفی دیدگاه بدی به مرد ها دارم تجربه بدی هم نداشتم اصلا تا الان تجربه نداشتم از لحاظ عاطفی خجالت میکشم هیچ حسی ک دوست داشتن طرف مقابل باشه نداشتم روم نمیشه حتی صحبت کنم با جنس مخالف و خیلی بده همش میگم نگاه دور و برت هیچی براشون مهم نیست برای خودش خوش میگذرونن ولی من همش تو فکرم
تمام اینهایی که گفتید یعنی بی برنامگی!!!
شما نیاز به یک برنامه و پلن مشخص دارید همین!!
وقتی به کاری مشغول نباشید ذهن و جسمتان راکد میشه و افکار منفی را می سازه ،ورزش کنید،کلاس شنا بروید و برای خودتان برنامه مشخص طراحی کنید.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید