نحوه صحیح برخورد

سلام وقتتون بخیر مرسی بابت وقتی که می گذارید.

من یه برادر دارم که متاهل هست من ۱۰ سال زودتر ازدواج کرده بودم زن داداشم دختر خوبی هست ولی متاسفانه من حس خیلی بدی از رابطه ی بین زن داداشم و شوهرم می گیرم دوست ندارم نزدیک شوهرم بشینه یا زیاد باهم حرف بزنن واقعا برام عذاب آور شده الان ۶ سال از ازدواج برادرم می گذره و یه بچه دارن ولی هنوز همون حس بد رو دارم و اکثرا سعی می کنم زیاد رفت و آمد نداشته باشیم در صورتی که فقط همین یه برادر رو دارم و دوستش دارم ولی از زن داداشم با اینکه چیز مشکوکی ندیدم بدم می یاد (در ارتباط با شوهرم بدم می یاد ) 

یه چند تا مثال می زنم 

تو خونه ما همه پایین نشسته بودیم شوهرم رو مبل بود این همه مبل خالی بود رقت بغل دست شوهرم با کمی فاصله نشست ( چندین بار تکرار شده )

یا مثلا شوهرم حرف می زنه سریع جواب می ده خیلی نگاش می کنه و متاسفانه شوهرم هم تازگیا زیادی بهش توجه می کنه در مورد کم کردن رابطه نگید چون دیگه بعضی مناسبت ها باید جمع شد لطفا بگید چطور با شوهرم صحبت کنم که شوهرم برخورد کنه چون واقعا کلافه شدم و این حرف رو نمی تونم به هیچ کس بگم استرس و تپش قلب گرفتم و مشکل اصلا حجاب این خانم نیست چون خانواده شوهرم خیلی بی حجاب هستن و باز لباس می پوشن و زن و مرد هم با هم راحت هستن و با هیچ کسی مشکلی ندارم دختر عمو و فامیل خودم هم راحتن با شوهرم و با اونها هم مشکلی ندارم 

نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم حس بدی بهش دارم لطفا دقیق راهنمایی کنید و دقیق بگید چی باید بگم و اصلا چه جوری این موضوع رو با شوهرم مطرح کنم