سلام من ۲۵ و شوهرم ۳۲سال داره.شش ساله ازدواج کردیم و ی دختره چهار سال و نیم داریم. رابطه ما هفته ای سه الی چهار بار بود و همسرم همیشه پیشقدم میشد اما دوران بارداری ازم دوری میکرد...رابطه کم شد..میگفت بچه اذیت میشه...من میل بالایی داشتم و دارم...بعداز زایمان دچار افسردگی بعداز زایمان شدم ...بعداز یکسال و نیم بهتر شده بودم...دکتر قرص هامو قطع کرد اما دوباره عود کرد و تشخیص دکتر افسردگی دوقطبی بود و تا الان دارم هرشب قرص میخورم..(البته مادرم هم افسردگی داره)..شوهرم کشاورزه و کارش سخت و طولانی حدود۱۲_۱۳ساعت کار میکنه و خونه نیست ...وقتی هم میاد شام و میوه و خواب...دلم همش براش تنگ میشه...قانون سه به سه روز گذاشته برای رابطه جنسی اونم بخاطر خواب آلودگی و دیر وقت بودن و بیداری بچه و پر بودن شکم میوفته شبای بعد...تازه همش میگه اگه دوست داری بیدارم کن...خیلی کم خودش پیشقدم میشه...تو رابطه عالیه واقعا جذاب و لذت بخشه و منو ارضا میکنه...خودش زود ارضا میشه...باهاش که صحبت کردم میگه مریضم.ببخش.تحملم کن ...من عاشقشم اونم همین طور...ما خانواده مذهبی هستیم اما من خیلی تحت فشارم بخاطر این مسئله...چندباری خودارضایی کردم اما بعدش عذاب وجدان و گریه و توبه اما دوباره انجامش دادم...از خودم بدم میاد...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید