مشکل خانوادگی

شوهرم۴۳ سالشه و خودم ۳۵ سالمه و دخترم ۶ سالشه ، و من ۵ ساله که با همسرم تو کلینیک کار میکنم و دخترم هم همیشه با ما بوده و تو این ۶ سال همیشه شبانه روز با هم بودیم، فشار کاری روی من خیلی بود و هست، ما کلینیک دامپزشکی داریم همسرم کار پزشکی انجام میدن و من بخش فروشگاه یا همون پت شاپ دست منه و تنهایی میچرخونم و علاوه بر اون بخش فروشگاهی داخل اینستگرام هم با منه و همینطور وقت دهی و جواب هی به تلفن ها،فکر کنید هم کارهای خونه، هم بچه داری، هم کارهای فروشگاه و اینستگرام خیلی سخته هر روز ساعت ۱ شب میخوابم و ۶ صبح بیدار میشم چون بايد ناهار درست کنم با خودمون ببریم کلینیک، و همسرم مخالف این هستن که کارمند استخدام کنیم.

دخترم امسال میره کلاس اول و ساعت ۲ تا ۴ کلاس مجازی داره بعدش هم تا ۷ شب تکلیفشون باید بنویسه و واقعا دیگه من نمیتونستم و فشار کاری روی من خیلی زیاد بود و یه روز داشتم جواب مشتری تو اینسگرام می‌دادم که همسرم از من چیزی خواست و من یه لحظه عصبانی شدم و گفتم صبر کن و پاهامو کوبیدم رو زمین و همسرم خیلی ناراحت شد آخه از عصبانی شدن و گریه کردن و غر زدن بدش میاد و چند روز باهام قهر کرد و منم گفتم دیگه نمیام کلینیک و الان دو هفته هست که نرفتم و تصمیم دارم دیگه نرم چون احساس میکنم محبتمون نسبت به هم خیلی کم شده و احتراممون از میون برداشته شده و همینطور دخترم مدام تو یه اتاق ۱۲ متری روی صندلی به مدت ۱۲ ساعت بود و خسته میشد محل کار با خونه هم نیم ساعت راهه و کسی ندارم که دخترمو بهش بسپارم، ولی همسرم میگه نمیتونم اونجارو بچرخانم و باید بیای.

ازتون میخوام راهنماییم کنید چیکار کنم ؟؟