2794

حرفای خانواده شوهرم و توجه شوهرم به خانوادش

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 256 بازدید

سلام

وقت بخیر 

من یه خانم ۳۰ ساله که ۵ ساله ازدواج کردم و صاحب یه دختر۲ ساله هستم.

تو این ۵سال خانواده همسرم خیلی تو زندگیمون دخالت کردن.

همش مادرشوهرم بهم میگفت ک جهیزیه تو از سر وا کنه...

تو لباس پوشیدن دکور خونم حتی آرایشمم دخالت میکردن .

حتی چیدمان یخچال فریزرمم باید تحت نظر اونا بود.

منم نمیتونستم چیزی بگم

ولی دیگه خسته شدم...

طوری ک مادر شوهرم با کنایه بهم متلک میگه .

چون تو خونمون حرف آخرو شوهرم میزنه برای همین اونا اصلا به من اهمیت نمیدن.

هرچی میشه به شوهرم میگن.

میگن اصل کاری اون

ولی دیگه بریدم از این زندگی.

همش میگن وظیفه پسره ک به پدر و مادر برسه پول بده

وظیفه برادره ک به خواهر برسه و پول بده

در حالی که وضعشون عالیه...

عالی.

چند روز پیشم گوشی خواهر شوهر شکست مادرش زنگ زد به شوهرم ک براش گوشی بخر اینم خرید.

وقتیم من اعتراض میکنم میگه رو دادم بهت پر رو شدی

هروقت از مادرش اینا گلایه میکنم میگه حق با اوناست.

دیگه اینقد بی ارزش شدن سختمه...

تو هیچ چیز مشورت نمیکنه...

حساب کتاباشو بهم نمیگه

هرچی میخره چیزای بزرگ نمیگه بهم

وقتیم خانواده شوهرم ازم میپرسن که فلان چیزو چند خریده ؟میگم نمیدونم

میگن وا تو چجور زنی هستی ک نمیدونی.

اهمیت نمیده اصلا...

هروقتم حرفمون میشه میگه منم میشم مث داماداتون.

خیلی خسته....

وقتی باهم قهر میکنیم یک ماه دوماه

هم بمونه حرف نمیزنه.

دوبار با دیگران رابطه داشته فهمیدم.

گفت ببخشید بخشیدمش.

خیلی گذشت داشتم من.

ولی همسرم نه...

شایدم از نظر من اینجوریه.

یه اخلاقیم ک داره 

نه نمیگه به خرید لباس یا خوراکی

ولی بهم پیش خانوادش ارزش قائل نیست...

میگم چرا مسائل مالی یا هر چیزیو بهم نمیگی 

میگه لزومی نمیبینم بهت بگم.

بنظرتون من چیکار کنم؟؟؟

راهکارتون چیه؟؟

همش میگم خدا یه جوری راحتم کن یا با مرگ اون یا من.

الانم دو روزه قهریم.

من از خانوادم دورم کسیوندارم...تنهام تو این شهر.

چیکارکنم؟؟

یه چیز دیگه من نمیتونم به هیچ کس نه بگم

سر این موضوع هم خیلی خیلی اذیت میشم...

مهارت نه گفتنم کلا ندارم...

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن شغل خاندار
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
تشکر از اینکه سوالتان را با ما در میان گذاشتید 
مشکلات شما در ارتباط باهمسر و خانواده ایشان باعث شده که انگیزه و اعتماد به نفستان را از دست بدهید .بجای اینکه تمرکزتان را به خانواده ایشان بگذارید بهتر است سعی کنید به خود و تواناییهایتان فکر کنید . اینکه خانواده همسرتان چه میگویند و با صحبتهایشان آزارتان میدهند نباید برای شما مهم باشد بلکه باید سعی کنید با کسب مهارت و افزایش اعتماد بنفستان خودتان را از این افکار ازار دهنده نجات دهید
در کارگاههای روانشناسی غیر حضوری که اینروزها در فضای مجازی از طریق مراکز معتبر در مورد مهارتهای زندگی است شرکت کنید . 
دوست عزیز توصیه میکنم مشاوره فردی انجام دهید تا بتواتید با تغییر نگرش سبک زندگیتان را تغییر دهید 
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

تحت تاثیر قرار گرفتن همسرم از حرفای مادرش

پاسخ سلام عزیزم، شما از ایشون دلخور هستید و به نظر میاد خشم انباشته شده دارید ، این که ایشون در مورد مسایل خانوادگی بین شما دوتا با مادرشون صحبت میکنند کاری غیرسازنده است و بدیهی است که موجب فاصله میشود ام...

حرفای زشت شوهرم به دخترم

پاسخ دختر روحیه حساسی داره..خیلی خوشحالم که چنین مادر با درک و فهم داره..برای همسرتون توضیح بدید که دخترها چه روحیه ای دارند و رفتارش چه بازتابی رو در بر خواهد داشت.. کلیپ های آموزشی و کوتاه براش بفرستید

دعوا و حرفای زشت شوهر

پاسخ سلام دوست عزیز همسر شما کنترل خشم ندارند و نمیتوانند رفتارشان را در شرایطی که عصبانی عستند مدیریت کنند .سعی کتید هنگامی که عصبانی هستند بحث نکنید و بعداز ارام شدنشان توضیح دهید در زمانی که باهم خوب هس...

حرفایی ک همسرم واقعا فکر نکرده میزنه

پاسخ شما به تنهایی تا ابد هم ادامه و توضیح بدهید بی فایده خواهد بود در اولین فرصت هردو به مشاور ماهر مراجعه کنید این نفر سوم برای همسرتان مفید خواهد بود.