برگشت خواستگار سابق

با سلام وقتتون بخیر . خسته نباشید من مشکلی برام پیش اومده که هر راهکاری به ذهنم رسید بکار بردم اما حل نشده و ناچار شدم با شما عزیزان در میون بذارم حدود ۲۰ سال پیش که دانشجو بودم خواستگاری توی دانشگاه داشتم که یکسال از خودم کوچکتر بود به خاطر این مساله اصلا بهشون روی خوش نشون نمیدادم ولی خیلی مسر بود و مدام پیگیر بود تا اینکه با خانواده مطرح کردم حدود دو سالی با هم تلفنی صحبت میکردیم ولی هرگز کوچکترین کلمه احساسی از جانب من عنوان نمیشد و تمام اون مدت من ایشون رو با نام فامیلی خطاب میکردم که مبادا تصور غلطی براش ایجاد بشه و بدونه هدف من فقط شناخت هستش اما ایشون ابراز علاقشون رو داشتن خلاصه گذشت و من احساس کردم قضیه قرار نیست جدی تر بشه و ایشون همچنان در حال ابراز علاقه هستن ولی پا پیش نمیذارن منم خواستگاران خوبی داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم به رابطه پایان بدم چند ماهی سرد برخورد کردم و خیلی تماس هاشون رو پاسخ ندادم تا اینکه به یکی از خواستگارانم که الان همسرم هستن بله گفتم و ازدواج کردم مدتی بعد ازدواجم دوباره تماس گرفت و من بهشون گفتم ازدواج کردم  چند روز بعد بازم تماس گرفت فکر کرده بود دروغ گفتم همسرم گوشی رو گرفتن و بهشون گفتن که دیگه مزاحم نشن خلاصه پرونده اون ماجرا بسته شد و من به زندگی خودم مشغول بودم ازدواج موفقی نداشتم و با همسرم دچار مشکلات بزرگی از جمله خیانت شدم اما به خاطر فرزندانم صبوری کردم و ادامه دادم دوباره بعد از گذشت ۲۰ سال با تماس اون آقا مواجه شدم که مساله کاری رو مطرح کردن من چون قبلا هم براشون احترام خاصی قائل بودم محترمانه برخورد کردم حتی همسرم کنارم بودن که متوجه شدن و .... حالا ایشون مرتبا پیام میده و مجددا ابراز علاقه می کنه ازدواج کرده و دو بچه داره اما میگه نتونستم حتی یک ثانیه فراموشت کنم جواب نمیدم گوشی رو خاموش می کنم گاهی کلی حرف میزنم که متقاعد بشه ولی اصلا ... با توجه به اینکه خودم هم کمبود عاطفی شدیدی توی زندگیم دارم میترسم تحت تاثیر قرار بگیرم و لغزشی داشته باشم هر کاری که درست بوده انجام دادم خیلی رسمی و محترمانه سعی کردم منصرفشون کنم ولی اصلا نمیپذیرن حالا هدف من این هستش که پاسخ شما رو براشون بفرستم شاید با کلام شما از ادامه منصرف بشن . ممنونم از راهنمایی ارزشمندتون