درود بر شما
یادداشت شما یک مقدار کلی هست. متوجه نشدم جز دوری از خانوادهتون، چه چیزی باعث شده زندگی سختی داشته باشید؟ چه چیزی باعث شده همسرتون که قبلا برخورد محترمانهای با شما داشتن حالا رفتارشون تغییر کرده؟ منظورتون از خیلی مشکلات دیگه چی هست؟ و آیا فکر میکنید دلیل تمام مشکلات زندگی شما فقط دوری از خانوادهتون هست؟!
درک میکنم که مایلید فرزندانتون در محیطی آرام و شاد بزرگ بشن. ما در صورتی میتونیم مسائل رو حل و فصل کنیم که ابتدا بررسی همه جانبهای انجام بدیم و متوجه علل بروز مشکلات در زندگیمون بشیم. تا بعد بتونیم برای اونها راه حل پیدا کنیم. شاید بد نباشه قبل از پرداختن به خانوادهی خودتون و همسرتون، خوب فکر کنید ببینید نقش شما در بروز و تداوم مشکلات مذکور چقدر بوده، برای حلشون تا به حال چه کار کردین، چه راههای دیگری وجود دارن و ...
به خدای بزرگ میسپارمتون
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید