سلام دوست عزيز
متاسفم براي اين اتفاقات تلخي كه براتون رخ داده ميتونم درك كنم قدر اسيب ديده ايد .
واكنش شما در برابر اين حرف هاي خانواده همسر چه بوده .
ميدونم كه از اتفاقات ناراحت هستيد اما بهتره كمي به خودتون و رابطه تون فرصت دهيد و سعي كنيد به هم نزديك تر شويد و بيشتر با هم حرف بزنيد ( صحبت راجب لحظه حال نه گذشته و علت جويي رفتارهاي گذشته ) ميتوانيد باز از نو بسازيد
بچه ها متوجه شرايط هستند و انها نياز به ارامش و حمايت دارند .
اينكه رفت امد كنيد بد نيست با توجه به اينكه همسرتون مرز مشخص كرده اند كه بي احترامي به شما نكنند امتحان كنيد يكي دوبار معاشرت داشته باشيد و اگر اين استرس باز هم شديد بود و كاهش نيافت رفت امد را محدود كنيد
بهتره چند جلسه با مشاوره فردي صحبت كنيد .
واکنش من سکوت بود. چون خیلی راحت بی احترامی میکنن و مادرشوهرم خیلی جیغ و داد و نفرین میکنن. برای همین همیشه سکوت میکردم تا مثل جاریام باهاش درگیر نشم. متاسفانه در مورد گذشته خیلی به همسرم میگم و نتونستم ببخشمش. حس میکنم از دستشون پیر شدم