نینی سایت: کودکان همیشه عاشقانه پدربزرگ و مادربزرگشان را دوست دارند و این رابطه و احساس کاملا دو طرفه است. آنها از رفتن به خانه پدربزرگ و مادربزرگ استقبال میکنند و حتی دوست دارند نزد آنها بمانند و چند روزی را با آنها بگذرانند. اما این خواسته کودکان همیشه قابل اجابت نیست، مخصوصا اگر پدربزرگ یا مادربزرگ آنها بیمار باشد.
البته همه بیماریها قابل مشاهده و لمس نیستند. به عنوان مثال بیماری آلزایمر که در ظاهر مشکل خاصی نیست و ممکن است شما را دچار تردید کند که آیا میتوانید کودک خود را نزد پدر یا مادرتان که دچار آلزایمر است بگذارید؟ اصلا تعامل و ارتباط آنها با یکدیگر چه خطراتی میتواند داشته باشد؟ آیا این ارتباط میتواند محاسنی هم داشته باشد؟
سوالاتمان را با محمد رضابیگی، روانشناس بالینی درمیان میگذاریم و او در مورد سپردن کودک به سالمند آلزایمری میگوید: بستگی به میزان و شدت آلزایمر دارد. اگر شدت آلزایمر در فرد سالمند بالا باشد و بیماری در مراحل پیشرفته خود باشد اصلا صلاح نیست که کودک را با فرد آلزایمری تنها بگذارید. البته در چنین مواردی تنها گذاشتن فرد آلزایمری نیز به هیچ عنوان جایز نیست.
رضابیگی در ادامه توضیح میدهد: بیماری فرد آلزایمری ممکن است آنقدر پیشرفت کرده باشد که حتی نوههایش را نشناسد که در این حالت آسیبزننده است. اگر که شدت بیماری در فرد بالا نباشد نیز تنها گذاشتن کودک با سالمند آلزایمری کار چندان صحیحی نیست چون آن فرد فاقد توانایی لازم برای نگهداری از کودک است. به عنوان مثال اگر کودک شما باید داروهایی را سر زمان خاصی مصرف کند، نمیتوانید برای این کار به سالمند آلزایمری اتکا کنید یا حتی تغذیه کودک و اینکه حتما غذایش را به موقع بخورد یا کارهایی که باید در طول روز انجام بدهد و مسائلی از این دست را نمیتوان به عهده یک بیمار آلزایمری گذاشت.
این روانشناس بالینی تاکید میکند که با تمام این مشکلات ارتباط کودکان و سالمندانی که دچار آلزایمر هستند، خالی از لطف نیست: اما به طور کلی اگر کنار هم قرار گرفتن کودک با سالمند دچار آلزایمر با حضور والدین و نظارت آنها باشد، میتواند حتی مفید واقع شود. این مساله به این دلیل است که سالمندان آلزایمری به دلیل ویژگیهایی که بیماری به آنها میدهد، اغلب در لحظه زندگی میکنند زیرا آلزایمر باعث میشود حافظه کوتاهمدت آنها مشکل پیدا کند و دچار نقصان شود. در حقیقت در بیماری آلزایمر حافظه بلندمدت فرد کامل و سالم است اما حافظه کوتاهمدت او قابل اعتماد نیست؛ به این شکل که فرد اتفاقات چند ساعت قبل یا حتی در مواردی چند دقیقه قبل را نیز به یاد نمیآورد. این موضوع باعث میشود که فرد یک خصیصه پیدا کند و آن زندگی کردن در لحظه است؛ درست مانند کودکان که در لحظه زندگی میکنند. کودکان به راحتی اتفاقات چند دقیقه قبل را پشت سر میگذارند و از هر حادثه و نگرانی و ناراحتی و اندوهی عبور میکنند. بنابراین این وجه اشتراک میتواند باعث نزدیکی این دو شود.
محمد رضابیگی، روانشناس بالینی در نهایت این نکته را اضافه میکند: علاوه بر این افراد سالمند با حساسیتهایی که پیدا میکنند و روحیاتی که به کودکان شباهت پیدا میکند قادر هستند ارتباط خوبی با کودکان برقرار کنند و چون فارغ از دغدغهها و دل مشغولیهای دیگر هستند میتوانند به همبازیهای خوبی برای کودکان تبدیل شوند. به همین دلیل است که رابطه کودکان با پدربزرگ و مادربزرگهایشان بسیار نزدیک و صمیمی است و وابستگی بین این دو عمیق و ریشهدار شکل میگیرد.