درد دلهای مامان، دلنوشتههای مادرانی است که تجربیات واقعیشان را، نگرانیها و شادیهای مادرانهشان را از دوران بارداری تا تولد و بزرگ کردن کودکشان، با نینیسایتیها درمیان میگذارند.
نینی سایت: مادرم همیشه میگفت: «عزیزم، مادر که بشی دنیات به کل عوض میشه...» مثل همیشه راست میگفت؛ من، یکی یک دانه مامان محبوبه، که دنیایم همیشه حول و حوش لباس، خرید، تدریس، ترجمه، کارهای بازرگانی و خلاصه هر کاری که باعث حفظ کلاس میشد میچرخید، حالا بعد از تولد دخترم یکی از چالشهای مهم زندگیام نوع پوشک مصرفی سارا شده بود.
مشکل من از آنجایی شروع شد که پوست سارا نسبت به پوشک حساسیت نشان داد. اوایل یک مارک ایرانی پوشک را انتخاب کردم که قیمتش هم خیلی مناسب بود، راستش تا حدود دو ماه مشکلی نبود تا اینکه کمی رنگ پوست زیر پوشک متمایل به قرمز شد و کمکم تیرهتر.
متاسفانه قسمت ناراحت کننده ماجرا وقتی شروع شد که دخترکم موقع دفع ادرار گریهاش میگرفت و حالت صورتش نشان میداد که خیلی احساس ناراحتی میکند. من هم ابتدا نمیدانستم که مشکل از کجاست. دست به دامن دکترش شدم، بعد از معاینه برایش آزمایش ادرار نوشت و گفت ممکن است که عفونت ادرار گرفته باشد.
با شنیدن این حرف دکتر خیلی ناراحت شدم. همهاش فکر میکردم کجا کوتاهی کردم؟ من که موقع هر بار تعویض پوشک به پاک کردن و استفاده از یک دستمال مرطوب قناعت نمیکردم و هر بار شستوشو، هر بار پماد محافظ و هر بار... که خانم دکتر ادامه داد: «مارک پوشکش رو هم عوض کنید، شاید اونی که الان استفاده میکنی بهش نمی سازه.»
نمیدانستم چه کار کنم چون هیچ کس تجربهای در این زمینه نداشت تا به من کمک کند. خیلی وقت بود که نوزادی در خانه ما وجود نداشت، یعنی آخرین نوزاد خانه ما الان 28 ساله است. از یک طرف میخواستم هزینه معقولی برای مصرف پوشک اختصاص بدهم و زیر بار خرید پوشک خارجی نروم، چون به طور متوسط 10 بار در شبانه روز پوشک سارا را عوض میکنم، از طرفی هم میخواستم چیزی استفاده کنم که دخترکم با آن کاملا راحت باشد و پوشک اذیتش نکند.
فکر کردم به دایرهالمعارف مامان محبوبهام مراجعه کنم که هر چه باشد ایشان چهار تا بچه تپل بزرگ کردهاند! برای مادرم که توضیح دادم بچه را خواباند، پوشکش را باز کرد و گفت: «چی بگم والله... هر بچهای رو 24 ساعت اینجوری بستهبندی کنی خوب کپک میزنه! مادر اون موقعها که پوشک کامل نبود. کهنه بود محافظ مشمایی بود، تازه با همونها هم ما سه چهار ساعت در روز بچه رو باز میذاشتیم که پوست تنش هوا بخوره، از این مشکلات هم نداشتیم.»
پیشنهادهای مادرم همیشه خوب بود و راهگشا. فکر خوبی بود که چند ساعت در روز پرنسس را باز بگذارم اما چون یک کمی بد دل هستم دوست نداشتم مجبور شوم زندگیام را از بالا تا پایین بشویم.
رفتم و دوری در فضای مجازی زدم تا ببینم کسی مشکلی شبیه من داشته یا نه که البته چند تا عکس و چند تا آگهی به من ایده خوبی داد. دست به کار شدم و از استعدادهای خودم که البته اگر حمل بر خودستایی نباشد خیاط قابلی هستم، استفاده کردم تا برای دخترکم «پوشک حولهای ضد آب» درست کنم! یک پوشک دو لایه که جنس داخلش از پارچه حولهای ضد حساسیت است و جنس بیرونیاش از پارچه ضد آب. همراه با کش کمر و کش حرکتی دور پا برای استفاده راحت آن.
به نتیجه کار که نگاه کردم، دیدم خیلی عالی شده است. بلافاصله با ذوق و شوق پوشک جدید سارا را تنش کردم. کاملا مناسب و اندازه بود. بهترین حسن این پوشک این بود که حساسیت دخترم هم کاملا برطرف شد. بعد از یک هفته رنگ پوست سارا به حالت عادی برگشت و دیگر موقع دفع گریه نمیکرد. حالا دیگر اگر هم بخواهم پوشک آماده خارجی هم برایش بپوشانم خیلی دست و پا میزند و انگار این طوری اعتراض خودش را میرساند. راستش خیلی خوشحال شدم که دخترم پوشک پارچهایش را بیشتر از پوشک آماده دوست دارد. فکر کردم یک عکس دو نفره از دخترم و پوشکش که با هم دوستهای خوبی شدهاند، بگیرم!
مامان سارا
واااای چ عاااالی آفرین ب شما چند تا از این پوشک دوختین ؟ک کافی باشه براش؟الگوش چطور هستش؟میشه یکم بیشتر توضیح بدین؟
عالیه واقعا
ولی خب شما خودتون خیاط قابلی بودید
البته من به تازگی به برند ایرانی پیدا کردم که دقیقا مشابه پوشکی که شما دوختید رو تولید میکنه فقط برای شما چسبی هست اما اون دکمه ایه وگرنه تو بقیه موارد کاملا مشابهه
احسنت به شما مادر مهربان