نینی سایت: مینا فطرتی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی: درسالهای اخیر مد شده که دختر و پسر بعد از دوران دوستی یا نامزدی عقد میکنند و گاهی 2 تا 3 سال عقد کرده میمانند تا شرایطشان برای زندگی مشترک مهیا شود. البته در این دوران با هم مسافرت میروند و رفتوآمد دارند در واقع مانند یک زن و شوهر،اما زیر سقف پدر و مادر زندگی میکنند و همین موضوع باعث بروز بسیاری از مشکلات میشود و گاهی به حدی جدی است که در همان دوران عقد طرفین مجبورند از هم طلاق بگیرند (چه توافقی و چه با شکایت و دادگاه). با این حساب باید دوران عقد را مدیریت کرد تا شاهد کمترین اختلافات باشیم.
سخت گیری خانواده دختر
باید بدانید فاصله بین عقد و عروسی به هیچ عنوان نباید طولانی شود و اگر قرار است که دختر و پسر به شناخت برسند و آمادگی کافی برای ازدواج پیدا کنند، همان دوره نامزدی که آن هم نباید بیشتر از یک سال باشد، کافی است چرا که طولانی شدن دوران عقد باعث بروز اختلافات زیادی میشود. در واقع هنگام عقد فرد مجبور است هم توقعات همسر خود و هم خواستههای خانوادهاش را برآورده کند و دچار دوگانگی خواهد شد. پدر و مادر سختگیریهای خاص خود را دارند و طرف مقابل هم انتظار دارد خواستههای او به عنوان همسر عملی شود و همین موضوع بهانهای برای بروز اختلاف بین زن و شوهر و حتی اختلافات شدید خانوادگی میشود؛ موضوعی که دختر خانمها بیشتر از آقایان با آن مواجهاند که البته ریشه فرهنگی هم دارد چون خانوادههای ایرانی چارچوبهای خاص خود را دارند و معمولا قوانینی که برای دخترانشان وضع میکنند سختتر از پسرهاست. بهترین توصیه این است که بین مراسم عقد و مراسم جشن ازدواج حداکثر سه ماه فاصله بیفتد.
چه زمانی عروس و داماد حرف آخر را بزنند؟
در این میان گاهی اوقات خانوادههای عروس و داماد در چگونگی برگزار کردن جشن ازدواج فرزندانشان دچار مشکل و اختلاف میشوند که در اکثر موارد هم این موضوع به دلیل اختلافات خانوادگی، طبقاتی و فرهنگی بروز میکند. به همین دلیل است که کارشناسان همیشه توصیه میکنند افراد هنگام انتخاب همسر حتما به تشابهات فردی،فرهنگی و خانوادگی توجه ویژه داشته باشند چون با وجود این شباهتها کمتر شاهد بروز اختلافات خواهیم بود. اگر قرار باشد دو خانواده با فرهنگ و رسوم متفاوتی با هم وصلت کنند هر خانواده میخواهد رسم و رسوم خانوادگی خودش در جشن عروسی فرزندش اعمال شود و همین موضوع باعث بروز مشکلات فراوانی خواهد شد. متاسفانه دخترها و پسرها کمتر به این موضوع توجه دارند و فکر میکنند تشابهات فردی و شخصیتی مهمتر از شباهتهای فرهنگی و خانوادگی است. البته این موضوع در دوران آشنایی و نامزدی کمرنگتر است اما بعد از عقد و با گسترش رفتوآمدهای خانوادگی پررنگتر میشود. گاهی اوقات گفتگوهای خانوادهها مشکل را حل نمیکند بنابراین بهترین راه حل این است که همه چیز را به عروس و داماد واگذار کنند و اگر قبول کنند دختر و پسر به بلوغ روانی رسیدهاند بنابراین میتوانند انتظار بهترین تصمیمگیری را از آنها داشته باشند. دختر و پسر هم با توجه به رسم و رسوم خانوادگی باید بیشترین تشابهات را پیدا کنند و به عقاید بزرگترها احترام بگذارند تا کدورت خاصی ایجاد نشود و بعد از اینکه به توافق مشترکی رسیدند هر کدام خانواده خودش را از این تصمیم مطلع کند. هم خانواده و هم دختر و پسر باید بدانند قرار نیست صددرصد خواستههای طرفین عملی شود بلکه رسیدن به عقاید نسبی مشترک، بهترین نتیجه خواهد بود.
دوران عقد دوران شناخت طرفین نیست
البته همیشه مشکل طولانی شدن دوران عقد نیست و زن و شوهرهایی که دوران نامزدی بسیار کوتاهی دارند و بلافاصله عقد میکنند و میخواهند در دوران عقد به شناخت برسند هم دچار مشکلات و اختلافات زیادی میشوند. فراموش نکنید دوران عقد به هیچ عنوان دوران رسیدن به شناخت نیست چرا که انتخاب انجام شده و راه برگشتی وجود ندارد. در این شرایط اگر مشکلات جدی است و راه حلی برای آنها وجود ندارد،بهترین راه مراجعه به یک مشاور خانواده است و گاهی با یک مداخله کوچک و برگزاری چند جلسه مشاوره،اختلافات پیش آمده حل خواهد شد و زن و شوهر میتوانند زندگی مشترکشان را آغاز کنند،اما اگر مشکلات ایجاد شده جدی و غیرقابل حل باشد،جدایی و نرفتن زیر سقف مشترک با وجود سختیهای بسیار بهترین پیشنهاد خواهد بود چون جدا شدن در این مقطع و قبل از شروع شدن زندگی مشترک و پیشگیری از تولد یک کودک بیگناه مانع از بروز مشکلات ثانویه میشود. همیشه از قدیم گفتهاند هر جا جلوی ضرر را بگیری، منفعت است. بنابراین دختر و پسر باید قبل از عقد کردن و در دوران نامزدی به شناخت کافی برسند و در این انتخاب حتما از یک مشاور خانواده کمک بگیرند.