از هنگام تولد به بعد
در نگاه اول به نظر می رسد که کودک شما قادر به انجام بسیاری از کارها نباشد. او نمی تواند آن طرف اتاق را ببیند، سر کوچکش را محکم نگه دارد و یا چهره شما را تشخیص دهد. در حقیقت مثل این است که بسیاری از نوزادان بی خبر از محیط اطراف و اتفاقاتی هستند که اطرافشان وجود دارد. اما این فقط ظاهر امر است. انسان کوچولویی که در آغوش شما است، با تمام حواس خود در حال گرفتن اطلاعات از دنیای اطراف است. اگرچه او نمی تواند فاصله بیشتر از 40 سانتی متر را ببیند و صورتتان را تشخیص دهد ولی مطمئنا شما را از طریق بو، نحوه نوازش و صدایتان می شناسد. زیرا حواس شنوایی، بویایی، لامسه، و چشایی کودک در هنگام تولد کامل هستند.
در طول ماههای اولیه توانایی کودک در کنترل عضلاتش افزایش می یابد. اغلب در ماه دوم مشت های گره کرده خود را کم کم باز می کند و اگر جغجغه و یا اسباب بازی سبکی در دستانش بگذارید، انگشتانش را محکم دور آن می بندد. پس از گذشت مدت کوتاهی چنگ زدن و گرفتن اشیا را شروع می کند. به گردنبند شما که تکان می خورد یا عکس خرگوشی که روی پتوی خود می بیند، چنگ می زند. این چنگ زدن ها در ابتدا ممکن است تصادفی باشند اما طولی نمی کشد که هدفدار می شوند. این مرحله نشانه آغاز استفاده او از دستهایش می باشد.
مهارتهای اجتماعی او به سرعت در حال رشد کردن است. وقتی با او صحبت می کنید، با جدیت به شما خیره می شود. در پاسخ به محرک های مختلف، انواع مختلفی از گریه را سر می دهد تا شما را پیش خود بکشاند. پس از گذشت 6 هفته، قان قان کردن، آواز خواندن و خندیدن نیز به کارهایش اضافه می شود. بازیهایی که در طول این دوره اولیه با کودک خود انجام می دهید، صرفا یک فعالیت عادی محسوب نمی شود. بلکه به او در کشف دنیا از طریق حواسش کمک کرده اید.
کارهایی که در هنگام بازی در روزهای نخست با فرزندتان انجام می دهید، به سازگار شدن شما با فرزندتان کمک می کند. این فعالیتها می توانند آرامبخش باشند. مثل آواز خواندن، در آغوش کشیدن، تکان تکان دادن یا شکلک درآوردن می تواند هیجان انگیز باشد. مثل اینکه شکلک درآورید تا او ادای شما درآورد. یا به او کمک کنید تا دراز و نشست های کوتاهی انجام دهد.
اینگونه تعاملات تاثیر پذیر، می تواند بطور اعجاب انگیزی در پیشبرد یک رابطه صمیمی و عاشقانه موثر واقع شوند. اما نکته مهم این است که یاد بگیرید چه زمانی کودک آماده دریافت این محرکها است. کودکان قادر به کنترل تعداد محرکهایی که به سیستم عصبی آنها می رسند نیستند. هنگامیکه اعصاب آنها تحت فشار قرار می گیرد، خسته می شوند و چون قدرت تکلم ندارند، این خستگی را با گریه کردن، برگردادن صورت، بستن چشمها و یا حتی با خوابیدن نشان می دهند. اگر به احتیاجات منحصر به فرد کودک توجه کنید به او کمک کرده اید تا احساس کند، او را درک کرده و به او پاسخ داده اید. این امر در بالا بردن حس اعتماد کودک بسیار مهم است.
نظرات شما
جدیدترین پرامتیازترین