جانانیمم

عضویت : 1402/12/18
زن
درج نشده است
من از یاران عشق مینویسم ن از شبنم ن از گل من ازآن پرستوی عشق مینویسم آری از پدر مینویسم  که با نگاهش جاده عشق را نشانم میدهد و مرا در آینه زندگی تشویق به زنده ماندن و زندگی کردن میکندپدرم ای شهد آرزوهایم ای کوه استوار تو را تا ابدیت دوست میدارم سر مشق زندگییم را از تو از دستان پینه بسته ات  ازآن نگاه خسته ات  و از قد خمیده ات خواهم آموخت و خوب زندگی کردن را از کتاب زندگیت
موردی یافت نشد!