2737
2739
سلام دوستان
دختر من اول مهر ماه 89 به دنیا آمد
در دوران بارداری همسرم با استفاده از نظرات دوستان در بحثی که به این عنوان (خانمها در دوران 9 ماه بارداری چه انتظاری از همسرشان دارند)
ایجاد کردم توانستم رفتارها و نیازهای همسرم را در این دوران بهتر بشناسم و تلاشم را کردم که این دوران بارداری دوران خوبی برای همسرم باشه
الان که دخترم به دنیا آمده باز محتاج تجربیات شما دوستان هستم که چکار کنم این دوران هم برای همسرم و هم برای دخترم زیبا باشه
مثل همیشه سپاسگزار محبت شما دوستان هستم
اهورا
سلام ظهر به خیر
یک سوال دارم
قبلا نام کاربری شما چیز دیگری بود بعد از به دنیا اومدن دختره گلتون تغیرش دادید
منم نام کاربری مو میخوام بهش اسمه پسرمو اضافه کنم ولی نمیشه میشه منو راهنمایی کنید که چه طوری این کارو انجام بدم اگه اومدید و لازم بود که on line بگید من همیشه اینجام http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=6995&ChatDate=13-7-1389 مرثی
گن لاغری چربی سوز و ساعت شنی کاملا مناسب در زمان شیر دهی و بعد از عمل زایمان  سفارش 09358585603 http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=1277775&T=&postID=59359816


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام سارا خانم
اول از هر چیز از شما تشکر می کنم که با راهنمائیهای بجاتون مرا یاری می دهید
در مورد سئوال شما
ابتدا می بایست وارد گزینه نی نی سایت من شوید این گزینه درست در بالای صفحه سمت راست زیر تصویرتون قرار دارد
وقتی وارد شدید در قسمت اطلاعات فردی کلمه ویرایش را که به رنگ قرمز بالای کادر مشخصات قرار دارد را کلیک کنید و بعد از کلیک کردن در قسمت نام مستعار هر نامی رو که خواستید انتخاب کنید و در انتها در قسمت پائین کادر به روی کلمه ویرایش کلیک کنید .بعد یک بار خارج و مجدد وارد نی نی سایت شوید.
امیدوارم به اندازه اطلاعاتم توانسته باشم برای شما مفید باشم
2728
عصر تمامی دوستان بخیر
شکر خدا که مشکل حل شد
دلم برای دخترم و همسرم تنگ شده
امروز رفتن تهران و برای 10 روز نمی بینمشون
خیلی توی این چند ساعت به من سخت گذشت ولی می بایست تحمل کنم
توی این چند روز فهمیدم که همسرم بیشتر از هر چیز از احساس مسئولیت وحشت داره
وقتی با هم صحبت می کنیم مرتب می گه که از مسئولیت قبول کردن می ترسه
می ترسه برای دخترمون مشکلی پیش بیاد
خیلی باهاش صحبت می کنم که من کنارت هستم و کمکت می کنم
من که تو رو تنها نمی گذارم
خیلی باهاش صحبت می کنم ولی باز احساس می کنم هنوز ترس توی وجودش خانه کرده
امیدوارم توی این مسافرت آرامش خودش را به دست بیاره
من هم به خوبی این احساسش رو درک می کنم
سلام آقای اهورا تبریک میگم تولد دختر نازتونو .من هم یک دختر یک ماهه دارم بعد از تولدش دچار افسردگی شدم و چون سزارین کرده بودم نمیتونستم از خونه بیرون برم خیلی گریه میکردم و برام خیلی سخت گذشت همون روزا دخترم هم زردی گرفت و شرایط خیلی بدی بود بعد از اون تو فکر شما بودم که بیام و بهتون بگم حواستون به خانمتون باشه و باهاش همدردی کنین ولی متاسفانه نی نی سایت فیلتر بود و نتونستم .فیلتر بودن نی نی سایت هم برام خیلی سخت بود بعدش هم بیکاری شوهرم و ....امیدوارم خانمتون تو تهران بهش بد نگذره ولی من اگه جای ایشون بودم دوری از شوهرم منو افسرده تر میکرد خدا کنه برای شماها اینطور نباشه.امیدوارم دخترتون هیچ بیماری نگیره و سالم باشه.موفق باشین.راستی من همون ستاره امید سابق هستم که توی تاپیک قبلیتون هم نظر داده بودم
2740
سلام سنگ صبور
سلام دوست خوبم
با تمام وجود از شما تشکر می کنم که در اون شرایط روحی باز به یاد من و همسرم بودید و می خواستیت ما را یاری کنید.
امیدوارم همیشه روزگار روی قشنگش را به روی شما نشون بده
مبارک باشه قدم نو رسیده
امیدوارم همیشه حضورش باعث شادی و آرامش شما باشه
فکر کنم آرزوی تمام مادر و پدران این باشه که بیماری از فرزندشان دور باشه
دختر من دو سه روزی است که آبریزش بینی داره و من کلافه هستم
امیدوارم هیچ مادر و پدری غم و درد فرزندشان را نبینند
سنگ صبور
دوست خوبم
نیم دانم محبتی که در حق من کردی را چگون جبران کنم
ترانه خیلی خیلی زیبا در وصف حال من بود
ایمان داشته باش اولین باری که دخترم من را ببوسه به یاد تو ومحبت تو خواهم بود
سلام آقا اهورا

کاش شما هم با خانمتون میرفتین.

منم بعد از زایمانم همش دلم به حال پسرم میسوخت . وقتی میدیدمش گریم میگرفت . ولی این عادت خیلی طول نکشید . همسرم خیلی بهم کمک میکرد.

همیشه شروینو میذاشتم پیش شوهرم و یه شیشه شیر براش میذاشتم و خودم می رفتم خرید و به کارام میرسیدم .

هرچند که الان همسرم دیگه خیلی خیلی خیلی کمتر کمکم میکنه . چون وقتش خیلی کمه . از صبح تا غروب سر کاره . و هروقتم میاد خونه انقدر خستش که یه چیزی می خوره و می خوابه

شما هم سعی کنید به همسرتون خیلی کمک کنید تو کارها .

چون واقعا بچه داری سخته .

بعد از زایمانم مادر شوهرم تا چند روز پیشم بود و کارای بچه رو انجام میداد . از اون به بعدم فقط منو همسرم کاراشو میکردیم .

چون مامانم مریضه و یکی باید 24 ساعته از اون پرستاری کنه . به خاطر همین من خیلی کمکی نداشتم .

البته خواهرم بود و همه کارای خونه رو انجام میداد.

نمیدونم چی بگم . شما خودتون ماشالله همه چی میدونید .

ولی خانمتونو تنها نذارید .هرروز بهش زنگ بزنید .

((((((( ولی مواظب پول تلفنتون باشید )))))))) !!!!!!!!!!!!
دلتنگــــــــم .... دلتنگ آنچه که میتــــوانست باشد و حالا نیـســـــــــت....
صبح بخیر دوستان
خیلی دلتنگم
دلتنگ همسرم و دخترم
دعا می کنم این سفر برای همسرم پر از شادی باشه
آرامش همسرم به من اسایش می ده
از زمانی که همسرم نام مادر را یدک می کشد یه احساس خاصی نسبت به همسرم دارم
برام قابل احترام بود ولی الان این احترام بیش از اندازه شده
یه حس زیبا
وقتی دخترم را در آغوش همسرم می بینم که در حال نوازش کردنش است بی نهایت خوشحال می شوم از این احساس پاک و زیبا
همسر مهربانم
بی نهایت دوستت دارم
سلام اقاى اهورا مبارکه, اینقدر کامل سارا و سنک صبور توضیح دادن که نمیدونم جى بکم , فقط کنار همسرتون باشید از هم دور نشید , صمیمى باشید , منو همسرم با هم خوب بودیم ولى اول اخر حرفمون دخترمون بود مثل قبل حال همو نمیبرسیدیم , همش حرفمون بجه بود که ناخوداکاه ما رو از هم دور کرد خیلى حال بدیه 2ماه بعد زایمان من داغون شدم الان که دارم مینویسم اشکم میریزه ,,,,,,,,,
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687