خانم های گل دخترم وقتی با من تنها هست با هم خوبیم اما وقتی فرضا خونه مامانم میریم دوست داره تمام کار هاشو اعم از تعویض پوشک و غذا خوردن با مامانم انجام بده و یا کسی خونمون بیاد حرف اون خانم فامیل بیشتر از من گوش می کنه یا بعضا به خاطر انجام دادن کاراش منو زده و وقتی متوجه ناراحتی من میشه میاد و غذر خواهی میکنه ولی چه سود شخصیت من جلوی اون شخص خورد شده حالا راهنمایی کنید من چه کنم دخترم دو سال و دو ماه هست
حالا من برعکس شما ناراحتم که دختر من انقدر به من میچسبه که دیگه عاصی شدم. البتهخ نفس 19 ماهشه
چرا فکر می کنی شخصیتت خورد شده خوب دوست داره جلب توجه کنه برای مامانت یا هر کس دیگه اگر بقیه مشکلی ندارن شما چرا غصه می خوری بذار اگر اونجوری شاده زمانش را هر جوری که می خواد بگذرونه...
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
حساس نشو درست میشه. بهش گیر نده که کاری کنه که شخصیتت خرد شع
وای از دست دختر من. برعکس... وقتی کسی میاد خونمون بهم میچسبه. نمیذاره از جام تکون بخورم. نغ میزنه. اصلا دوست نداره غریبه بیاد خونمون. ۲۰ماهشه
نمی دونم شاید نظر شما درست باشه مثلا رابطه اش با جاریم خیلی خوبه جای که اون باشه اصلا به هیچ وجه منل وجوح حرف شوی نداره دوست داره پیش اون بشینه حرف اون گوش کنه بعد احساس میکنم طرف فکر می کنه که من برای دخترم کم گذاشتم که اون جذب بقیه میشه
نه بابا چه فکرهایی میکنی. منم خواهر زادهام میچسبن به من و زن داییشون موقع غذا حتما میشینن پیش ما پیش شوهر من، چه ربطی داره. داری خودتو اذیت میکنی
وای ناز افرین چه با حرفات احساس خوبی می کنم اما از خودم بعید می دونم بتونم کنار بیام خیلی حساس وزود رنج شدم
بچه ها از چه سنی معذرت خواهی یاد میگیرن. پسر من 21 ماهشه.کار اشتباه میکنه میگم بگو معذرت میخوام میاد میزنه تو سر و صورتم.معذرت خواهی پیشکشش.
من خودم اکثر زمانم مشغول کار های خونه و دخترم هستم زمان کمی برای بازی کتاب خوندن برای دخترم اختصاص میدم ممکن علتش باشه
ملینا میشه به سوال من هم جواب بدین؟
از لحاظ سنی حضور ذهن ندارم اما گاها وقتی ناراحتش می کردم ناخواسته غذاش کمی گرم بود یا جاش دیر عوض میشد یا .. من خودم می گفتم ببخشید دختر
عزیزم انقد حساس نباش.شما کل روز باهمین بچه دلش تنوع میخواد.نوه دایی منم وقتی مهمونیه مامانش بهش میگه دلم برات تنگ شد بسکی دیگه سمت مامانش نمیره.اما چندوقته مامانش میره سرکار همش نگران یوقت مامانش ولش نکنه بره.
دختر داداش من وقتی منو میبینه به مامانش میگه تو برو دیگه من با عمه میخام زندگی کنم هنوز دوسال نشده اگه ساعتها بمونه نمیگی مامان میخام زن برادرم خیلی حرصش میگیره منم میگم تقصیر خودته اینقدر توی خونه بهش سخت میگیری و دعواش میکنی که پیش من حس آرامش داره .بچه نباید اینطوری باشه عادت میکنه بزرگ بشه به همه خو میگیره.به نظر من .دختر من فقط خودم و میشناسه و فقط به من اعتماد داره .البته بعضی مادر بزرگا اینقدر خوبن که بچه ها بهشون جذب میشن هیچ اشکال هم نداره مادر بزرگ خوبه و طبیعیه ولی خاله و عمه به نظر من بچه یک مشکلی با مادرش داره که پناه میبره بهشون.
وای نه جودی جان
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
