سلام دوستان
من می خواستم تجربه زندگی خودم رو بگم از شما هم می خوام به همه بگید شاید از این اتفاق ها در آینده نیفته که باعث ناراحتی در زندگی بشه. من چندین سال پیش با یک آقای ترک اهل آذربایجان ازدواج کردم خودم اهل تهرانم و فارس هستم. من هروقت به دیدن خانواده شوهرم به شهر اونها می روم کلی عذاب می کشم چون تمام آنها از مادر شوهر و خواهر شوهر و جاری و فامیل هاشون همه با هم ترکی حرف می زنند میگن می خندن و کوچکترین توجهی به من ندارند که در جمع اونها نشستم و از حرف هاشون چیزی نمی فهمم (درحد خیلی کم) چندین بار هم ازشون خواستم اگه میشه فارسی حرف بزنین من هم بفهمم ولی دوسه تا کلمه میگند بعد دوباره شروع میکنند به ترکی حرف زدن انگارنه انگار که من اونجا نشستم.میگند ما نمی تونیم فارسی حرف بزنیم برامون سخته درصورتیکه همشون تحصیلکرده اند و من باور نمی کنم نتونند فارسی حرف بزنند.من هم چندین بار سعی کردم ترکی یاد بگیرم ولی شوهرم که حوصله نداره یادم بده خودم یه چیزایی یادگرفتم ولی اونم دردی رو دوا نمی کنه.شوهرمم میگه نباید باهاشون کات کنی . دوستانه خواهش میکنم که حتما سعی کنین با هم قوم و هم زبون خودتون تاجاییکه میشه ازدواج کنین که دچار این عذاب و سختیها نشین چون واقعا سخت و عذاب آوره.مخصوصا دخترای فارس تا می تونین با مردای ترک ازدواج نکنین