2737
2734
عنوان

دلم درد دل می خواد!!!!

572 بازدید | 44 پست
خیلی غصه دارم...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
مرسی فاطیما جون!!! گاهی اوقات خیلی بده که هیچ کس رو توی دنیا نداشته باشی که بتونی حرفت رو بهش بگی...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2742
دیگه کم کم داره برام عادت میشه که بعد از هر اتفاق خوبی، یه عالمه اتفاق بد برام بیفته که از پشت پام دربیاد...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
کمتر از یکساله که عقد کردم... راستش اولش اصلا شوهرم رو دوست نداشتم، ولی رو حساب اصرار بابام و یک سری افراد دیگه و فشاری که روم بود، قبول کردم، واقعیت اینه که از شوهرم متنفر نبودم ولی عاشقش هم نبودم...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
2738
حتما می دونید اینجور زندگی کردن چقدر سخته... مخصوصا برای من که از اول یه دختر کاملا مستقل بودم و الان می تون بگم توی زندگیم از شوهرم جلوتر هم هستم اینا رو گفتم که بگم شرایط من خیلی از شوهرم بهتر بود (تا حالا حتی اینو به خودش نیاوردم یا اصلا بهش نگفتم) به هر صورت اوایل اون دنبالم بود و خیلی دوستم داشت... و من اصلا از سمت من ابراز علاقه ای نبود...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
عجب
هیچکدام از آنهایی که همسرت را با آنها مقایسه میکنی نوز با تو زندگی نکردند تا نقاط ضعفشان را هم ببینی از دور همه در زندگیشان قهرمانند.. اما نه قهرمان واقعی کسی است که با خوشی و ناخوشی عاشقانه در کنارت زندگی میکند ... !!!/http://8pic.ir/images/trsq7q4kegwbbiltou38.jpg
ولی کم کم وابستگی من هم به اون بیشتر شد، تا جایی که الان شده همه دنیام... ولی حالا که بعد از این همه سختی و ملامت شنیدن از این و اون به این مرحله رسیدیم... اون داره روز به روز ازم دورتر میشه...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
واقعا خسته شدم... انگار شدم یه جزء اضافی توی زندگیش، نه پیامی، نه زنگی، نه حرفی، هیچی... دارم سعی می کنم این خلا زندگیمو با اضافه کار، با بیشتر درس خوندن، با تفریح و هزار چیز دیگه پر کنم، ولی نمیشه روز به روز دارم دلسرد تر میشم
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
چکار کنم که این قدر بهش وابسته نباشم... دیشب تولد مامانم بود، قول داد میاد، منم به مامانم اینا گفتم که میاد، ولی زنگ زد گفت کار دارم نمی تونم بیام، دارم میرم توراهم (آخه کار شوهرم شهر ماست، ولی خانواده اش یه جای دیگه زندگی می کنن، واسه همین روز درمیون رفت و آمد می کنه) علاوه برگوشه کنایه های دیگران، کلی پیش خونوادم خجالت کشیدم...
یه لحظه گوش کن خدا جدی میگم! نه بچه بازیه و نه ادا و اطور تو این دنیا حال خیلی ها اصلا خوب نیست یه دستی به زندگیشون بکش لــــــــطــفـاً
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687