سلام دوستان
خیلی داغونم نمیدونم چرا یکهو ضربانش از بین رفت ، اولش با یه ترشح شروع شد خیلی کم بعد زیاد تر شد به دکترم زنگ زدم گفت اشکالی نداره عادیه البته نمیدونم چرا از همون اول بهم گفته بود استراحت مطلق ، بعد از یک شب ترشحم تبدیل شد به خونریزی ولی کم رنگ ترسیدم ولی دکترم فقط روزای فرد بود داشتم دیوونه می شدم دیدم واقعا داره جدی میشه داره بیشتر میشه رفتم سونوگرافی ان تی گفت بچت سالمه و 3 روز دیگه سه ماهت تموم میشه صدای قلبشو شنیدم ، به خدا خودم شنیدم داشت میزد گفت لازمه برای خونریزیم برم بیمارستان گفت برو رفت معاینم کرد گفت شاید سقط بشه قاطی کردم و برگشتم خونه درد شکمم شروع شد مثل درد زایمان فرداش زنگ زدم دکترم گفت استراحت مطلق کن تا سه روز استراحت کردم ولی با درد شدید داشتم داغون می شدم صبح که از خواب بیدار شدم حالت تحوع داشتم آخه اصلا ویار نداشتم مادرم شک کرد و گفت بریم سونو بده رفتم ولی کاش نمیرفتم بهم گفت دیگه ضربان نداره دیوونه شدم 5 جای دیگه هم رفتم ولی باز همونو گفتن باورم نمیشدم خودم صداشو شنیدم خودم
اصلا نگفتن بهم چرا ولی مجبور شدم با قرص دفعش کنم هنوزم نمیدونم چرا هنوز تو شوکم که چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی داغونم نمیدونم چرا یکهو ضربانش از بین رفت ، اولش با یه ترشح شروع شد خیلی کم بعد زیاد تر شد به دکترم زنگ زدم گفت اشکالی نداره عادیه البته نمیدونم چرا از همون اول بهم گفته بود استراحت مطلق ، بعد از یک شب ترشحم تبدیل شد به خونریزی ولی کم رنگ ترسیدم ولی دکترم فقط روزای فرد بود داشتم دیوونه می شدم دیدم واقعا داره جدی میشه داره بیشتر میشه رفتم سونوگرافی ان تی گفت بچت سالمه و 3 روز دیگه سه ماهت تموم میشه صدای قلبشو شنیدم ، به خدا خودم شنیدم داشت میزد گفت لازمه برای خونریزیم برم بیمارستان گفت برو رفت معاینم کرد گفت شاید سقط بشه قاطی کردم و برگشتم خونه درد شکمم شروع شد مثل درد زایمان فرداش زنگ زدم دکترم گفت استراحت مطلق کن تا سه روز استراحت کردم ولی با درد شدید داشتم داغون می شدم صبح که از خواب بیدار شدم حالت تحوع داشتم آخه اصلا ویار نداشتم مادرم شک کرد و گفت بریم سونو بده رفتم ولی کاش نمیرفتم بهم گفت دیگه ضربان نداره دیوونه شدم 5 جای دیگه هم رفتم ولی باز همونو گفتن باورم نمیشدم خودم صداشو شنیدم خودم
اصلا نگفتن بهم چرا ولی مجبور شدم با قرص دفعش کنم هنوزم نمیدونم چرا هنوز تو شوکم که چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
