سلام امروز سومین سالگرد ازدواجمونه . خیلی دوست داشتم یه جشن کوچولو بگیرم اما جاریم ده روز پیش زایمان زودرس داشت و متاسفانه بعد 10 روز نی نی ش دیشب فوت کرد الان از لحاظ روحی نه من حالم خوبه نه همسرم . به نظرتون چی کار کنم ...
یسناخانوم اولین دقایق روز 12 شهریورماه زمینی شد و خانواده شهریوری ما رو با وجودش تکمیل کرد .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خانوم کوچلو منم تو همین فکر هستم اما چون با مادر شوهرم یه جا زندگی میکنیم ازمون میپرسه میترسم ناراحت بشند . اصلا توی بد شرایطی گیر کردم ...اون دو سال نشد یه جشن دونفری هم بگیریم اینم از امسال
یسناخانوم اولین دقایق روز 12 شهریورماه زمینی شد و خانواده شهریوری ما رو با وجودش تکمیل کرد .
عزیزم کاری نداره خوب بگو خرید دارید بیرون یا ی کاری پیش اومده یا اینکه به شوشو بگو مخ مادر گرامی و بزنه که امشب بره پیش اون داداش که الان از لحاظ روحی داغوونه
نمیشه خوب شوهرم دهن لقه ...مامانشم که ازش بپرسه که دیگه با تمام جزییاتش براش میگه . فکر کنم امسالم باید از خیرش بگذرم . راستی کادو بخرم یا اصلا نمی خواد .
یسناخانوم اولین دقایق روز 12 شهریورماه زمینی شد و خانواده شهریوری ما رو با وجودش تکمیل کرد .