2737
2739
عنوان

تفاوت از زمین تا آسمان !

239 بازدید | 3 پست
وصیتنامه شهید : قسمتی وصیت نامه شهید علی رضا موحد دانش

با نام خدای محمد (ص) و علی (ع) و به نام خدای حسین (ع) و بزرگ مرد زمان خمینی، سخنم را آغاز می کنم. پروردگارا تو شاهدی که ما برای رضای تو می جنگیم و برای رضای تو است که از شهرمان و از پدر و مادر و وابستگی هایمان به دنیا بریده ایم و مشتاقانه به سوی تو آمده ایم. پس تو را به خمینی قسم یاری مان کن؛ پروردگارا! تو را شکر می گویم و از تو سپاسگذارم که افتخار جنگ با لشگر کفر را به ما دادی و این افتخاری است بزرگ. حسین (ع) بی یاور و تنها و متکی به تو به میدان آمد.
یزیدیان بسیارند و امیدشان به بسیاری لشگر و حسین (ع) فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی و کسی نیست که به یاری اش برود. اکنون وقت آن است که ندای سرور شهیدان را لبیک گفته و بسویش پر کشیم. حسین (ع) جان! تو می دانی که ما هم از مرگ باکی نداریم و مرگ در نظر ما هم مرگ نیست، فنای جسم است و آغاز هستی.
مرگ اگر مرگ است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ز او عمری ستانم جاودان
او ز من جسمی ستاند رنگ رنگ

مردم بدانید و آگاه باشید که در مکتب ما شهادت مرگی نیست که دشمن بر ما تحمیل کند، شهادت مرگ دلخواهی است که مبارز مجاهد و مومن با تمام آگاهی و بینش و منطق و شعورش انتخاب می کند و این آخرین پیام هر شهید است که همیشه راه حسین (ع) باقی است و یزیدیان بر فنا.
محرم مجسم اینجاست، عاشورای ثانی اینجاست، کربلای حسین اینجاست و یزیدیان آمده اند که فساد را رواج داده؛ اسلام محمدیان را نابود کنند اما غافل از این که یاران حسین (ع) اینجا نیز آماده اند تا آخرین قطره خونشان را فدا کنند و مانع از این شوند که کفار در شهر های اسلامیمان نفوذ کنند و خدا نیز مثل همیشه یارشان است و ما می جنگیم با آنان که با حسین (ع) جنگیدند و می کشیم کسانی را که حسین (ع) را کشتند و کشته می شویم همان گونه که حسین (ع) و یارانش کشته شدند و پیروز به همان ترتیب که حسین (ع) پیروز شد.

اینو بزارید کنار وصیتنامه شاه : قسمتی از این وصیتنامه
در این هنگام که دور از خاک وطنم در چنگال این بیماری جانکاه آخرین روزهای زندگی خود را سپری می‌کنم، به عنوان پادشاه ایران زمین این پیام را به ملتم که در شوم‌ترین دوران تاریخی وطنش روزگار تیره‌ای را میگذراند می‌فرستم. همانند هر مسلمان معتقدی که در آستانه مرگ از وجدان پاک و صفای کامل روح برخوردار است، خداوند بزرگ را به شهادت می‌طلبم، از آن وقت که صرفا به خاطر جلوگیری از خون‌ریزی هموطنانم ناچار خاک ایران را ترک کردم آنی از فکر سیه‌روزی تدریجی ملتم، و مخصوصا آندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی که سینه‌های فراخ خود را در مقابل جوخه‌های آتش جلادآن قرار دادند، فارغ نبوده و با تار و پود وجودم این رنج‌ها را احساس کردم... شگفت اتفاقی، که در همان لحظاتی که قلب من از حرکت می‌ایستد، قلوب افسران دلاور ارتش نیز که در تکاپوی نجات وطن بودند، پیاپی آماج گلوله‌های دشمنان ایران قرار می‌گیرند و برای این‌که چنین پیوندی جاودان ماند توصیه می‌کنم که بعد از نجات کشورم، کالبدم در گورستان این شهیدان جانباخته وطن، مدفون گردد... من در این دقایق واپسین شیرینی خاطرات افق ایران عزیز را که به آن عشق می‌ورزم در برابر تلخی زهراگین مرض جانسوز قرار داده‌ام. خاطره شالیزارهای کرانه‌های دریای خزر، و مرغزارهای دیلم، خاطره قله‌های پربرف سهند و سبلان آذربایجان، خاطره کوهستان‌های سبز و خرم زاگرس کردستان، و هامون‌های عریان بلوچستان، خاطره اروندرود خوزستان و هیرمند سیستان، خاطره دشت ارژن فارس، خاطره حاشیه‌های کویر سوزان خراسان و کرمان، خاطره شهرک‌ها و دهستان‌های ساحلی خلیج فارس، خاطره کوچ عشایر دلیر و فداکارو بطور کلی با اندیشه همه گوشه و کنار آن سرزمین مقدس و مردم پرتلاش و پرتوان آن، چشم از جهان فرو می‌بند
.
.
.
یه جوری میگه "از آن وقت که صرفا به خاطر جلوگیری از خون‌ریزی هموطنانم ناچار خاک ایران را ترک کردم آنی از فکر سیه‌روزی تدریجی ملتم، و مخصوصا آندوه رقت بار شهادت وطن پرستان با نام و گمنامی که سینه‌های فراخ خود را در مقابل جوخه‌های آتش جلادآن قرار دادند، فارغ نبوده و با تار و پود وجودم این رنج‌ها را احساس کردم"
یکی ندونه فکر میکنه این کاره ای نبوده و افسرهاش سرخود مردمو به گلوله میبستن !!!!! نه بابا تو از ترس جون خودت رفتی ... 26 روز بعد از رفتنت انقلاب شد !
یه جوری میگه شهیدان گمنام سینه هاشونو مقابل گلوله میگرفتن انگار نه انگار که گلوله ها رو خودش میزده !!!!!
بعدشم دار و ندار کشورو برداشت رفت اون طرف از روی دلسوزی بوده حتما ... اون وقت اینو بزارید کنار شهیدی که جونشو واسه کشورش داده ...
خب عزیز من زحمت نمیکشیدی مردمو به رگبار ببندی از سال 42 تا 57 !!! همون موقع یه انتخابات میزاشتیو میرفتی کنار ! چرا انقدر خودتو زحمت دادی مردمو بکشی و زجر بکشی و دلت بسوزه و بعدم مال و اموالشونو برداری بری ؟!!!!
فکر کنم میدونستی بعضیا عقلشون به چشمشونه کاری به کارهایی که کردی ندارن ! وصیتنامتو میخونن اشک میریزن و میگن عجب آدم خوبی بودهههههه
اینکه شهید جونشو گذاشت کف دستشو و مخلصانه رفت حقیقتی است انکار ناپذیر و به این جوانهای مملکتم می بالم، اما میخوام بدونم الانم میشه یه انتخابات بزارن بدون خونریزی تا معلوم بشه چند درصد مردم نازنین این آب و خاک میخوان اینا بمونن؟
گل زرد و گل زرد و گل زرد.....بیا با هم بنالیم از سر درد.....عنان تا در کف نامردمان است .....ستم با مرد خواهد کرد نامرد!


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هم بازی
پست ها: 154
عضویت: 20/9/1391

1391/11/15 9:05 ق.ظ

اینکه شهید جونشو گذاشت کف دستشو و مخلصانه رفت حقیقتی است انکار ناپذیر و به این جوانهای مملکتم می بالم، اما میخوام بدونم الانم میشه یه انتخابات بزارن بدون خونریزی تا معلوم بشه چند درصد مردم نازنین این آب و خاک میخوان اینا بمونن؟
مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز