آدم وقتی از نظر جنسی و احساسی تامین نیست می زنه به جاده خاکی بهانه می گیره نق می زنه من که اینجوریم حرفم نمیتونم بزنم وقتی هم می زنم کسی نیست که بفهمه روانی میشم
به نظر من هم دوستانی مثل یاس و هم دوستانی مثل آیدا و نیروانا و .... مشکل خاص خودشون رو دارند هر کدوم درگیر یک عدم تعادل هستند ... اگه دارید از خدا یه چیزی میخواهید درست دعا کنید مثلا اون دوستانی که شوهر سرد یا خیلی گرم دارند باید از خدا یه شوهر متعادل بخواند نه اینکه درست برعکسشو بخوان... که اون هم خودش یه مشکلی داره.... 
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ولی فک کنم همین بهتره نه از اینور بام میفتم نه از اون ورش.
همین که راضی هستی شکر کن.به نظر من ماها نباید به دنبال تغییر دادن کسی تو این سن باشیم اصلاح رفتار آره اما تغییر شخصیت نه...امکان نداره
وای بچه هاااااااا-منم شوهرم فروردینیه - همینقدر بی احساس و منطقی است -تمام زندگیم را بهم ریخته -منم یه دختر احساساتی - خیلی افتضاحه -
وای آیدا و پریسا جون منم دقیقا مشکل شماها رو دارم-بیاین اقلا با هم دوست بشیم و درددل کنیم.داشتن همدرد خیلی بهتره-منم گاهی تصمیم میگیرم بی خیال بشم ولی نمیشه
پریسا جون من قشنگ میفهمم چه احساسی داری- همه به من غبطه میخورن که خوش به حالت چقدر مسافرت خارج میری ولی من همیشه موقع مسافرت حالم خیلی بده-چون شوشو یا همش خوابه یا داره عکس میگیره-یا تو تینترنته داره با ایران حرف کاری میزنه -نه یه بار با من عشقولانه باشه-هیچی - معمولا هم رابطه جنسی نداریم اصلا .من دیوونه میشم وقتی میبینم همه زنها کلی شوهراشون دنبالشونن ولی من همیشه باید دنبالش بدوم-من خودش میگه تو زنی هستی که 90 درصد مردا عاشقشونن ولی من ذاتم اینطوریه- به خاطر همین منم الان دارم حالت افسردگی میگرم و هر روز دعوا میکنیم-دلم میخواد ازش جدا شم ولی به خاطر نینیم موندم چکار کنم
َشیوانا جون منم همینم مسافرت که بریم تازه بدتر هم میشه بیشتر دنبال گردشه واینکه خسته میشیم سریع بخوابیم اصلاً این موضوع توی زندگیه شوهر من جایی نداره فکر میکنم از همه چیز بی اهمیت تره براش
َشیوانا جون منم همینم مسافرت که بریم تازه بدتر هم میشه بیشتر دنبال گردشه واینکه خسته میشیم سریع بخوابیم اصلاً این موضوع توی زندگیه شوهر من جایی نداره فکر میکنم از همه چیز بی اهمیت تره براش
سلام شیوانای عزیزم خوبی شوهر منم فروردینیه!!!!!!!!ذاتا این جورین.من خودم مردادیم پر از شور و حرارت یه بار یه ابتکاری انجام داده بودم که همکار شوهرم بهش گفته بود خوش به حالت! قدر خانومت رو بدون. ولی کو گوش شنوا منم دیگه کمتر از این کارا میکنم دیگه خسته شدم. ولی عزیزم این مشکل انقدر بزرگ نیست که به جدایی فکر کنی .اصولا مردای احساسی و زبون باز خطرناک ترن یا مردایی که کنترل روی غریزه جنسیشون ندارن .منم خیلی از ای وضع ناراحتم ولی خیالم راحته که اگه یه خانوم بخواد زیر پاش پشینه آدمی نیست که احساسی بشه و....
چرا دیگه.پریسا جون من خودم از همه نظر تامینم.تنها مشکلم و علت ازدواجم این بوده که یه همسر به معنای واقعی داشته باشم.فقط نیاز به عشق و روابط جن سی (که خودش واقهعا باعث محبت میشه ) و وجود همدم باعث شد ازدواج کنم که الان ندارم.یعنی ما عین خواهر برادر هستیم
بعدش هم اگه یه مردی بخواد و مقاومت کنه ارزش داره نه اینا که خودشون واسه زنشون هم مشکل دارن-هر چی هم بهش میگم ما غیرعادی هستیم قبول نمیکنه.مدام قهر میکنه .البته منم الان خیلی اخلاقم بد شده و واقعا ته دلم ازش متنفرم که اینطور زندگی منو خراب کرده -کم کم دارم حسود میشم.جالبه که اصلا نه کارش را کم میکنه نه نه از لحاظ دیگه به م حال میده.دیروز بهش گفتم یه مقدار به من کمک کن که قسطامو بدم کارمو نیمه وقت کنم به بچه بیشتر برسم.با پرویی میگه تو میخوای واسه نگهداری از بچت پول بگیری؟خوب میرم یه پرستار میگیرم.گفتم یعنی پرستار و مار بچت فرق نداره؟میگه نه.اگه شما باشین چه حالی میشین؟
شیوانا مگه پ.لهاش دست خودت نیست؟ خرج خونه مگه بهت نمیده؟
راستی چند سالته شیوانا جون من 30 سالمه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
