شرایطش بد نیست ولی من اصلا هیچوقت به چشم شوهر آینده ام بهش نگاه نکردم از طرفی هم سنم داره میره بالا ۳۰ سالم شد میترسم خواستگار خوب دیکه برام نیاد چیکارکنم؟نه میتونم ردش کن(به خاطر ترس از آینده)نه دلم راضی میشه جواب مثبت بهش بدم یعنی میشه بهش حس پیدا کنم؟
ازش بدم نمیاد ولی حسی هم بهش ندارم
خیلی رابطه ام با خاله ام و خانوادش خوب بود خیلی خونه شون میرفتم یه جورایی اگه جواب منفی بدم دیگه نمیتونم تو چشاشون نگاه کنم چه خاکی به سرم بریزم؟😩
باهاش بیشتر صحبت کن شاید حس پیدا کردی
اگه پسر خوبیه قبول کن گلم
قبول کن
اگ دلت باهاش نیست جواب مثبت نده
چون هیچ جوره حس خوشحالی و خوشبختی نداری بعدا
منم با پسرخالم ازدواج کردم و خیلی راضیم چون فرهنگا یکی بود اذیت نشدیم
من بعد ازدواج احساسم به شوهرم هزار برابر شد چون مرد خوبیه
مطمعن باش اگه پسرخالت خوبه تو هم عاشقش میشی
ببین چقد تفاهم‌دارین
پس مبارک باشه عروس خاله شدی
خب همین الان نمیگم ک بشینی سر سفره عقد ب سدخالت رک بگو ب اون چشم نمیدیم تورو بیا ی مدت باهمدیگ باشیم و از اون نظر اشناشیم قشنگ از اون لحاظ ی مدت ببینش حرف بزن و اینا اگ دلت گرفت اوکیو بده
عجله نکن
یه چند بار باهم وقت بگذرونین ببینید باهم اکی هستید یا نه🙂
اولا که نمیتونم تو چشاشون نگاه کنم رو از سرت بیرون کن... خواستگاری دو سر داره یا اره یا نه. هیچ اتفاقی هم نمیوفته.
دوما به خودت و خودش فرصت بده. با دید جدید نگاهش کن. بشناسش. صحبت کن. بعد تصمیم بگیر.
واسه سنت ازدواج نکن. ازدواج نکردن خیلی بهتر از ازدواج اشتباهیه که دلت باهاش نیس
میتونی یه کم باهاش صحبت کنی ببین اصلا امکانش هست بهش حس پیدا کنی یا نه
قبول کن به امید پسرای غریبه نشین که اصلا معلوم‌نیست چی پیش میاد
اگه پسر خوبیه و خانوادش دوست دارن منطقی و عاقلانه پیش برو
