چقدر دلم شکست چقدر دلم شکست
امروز تو اداره آنقدر تحقیر شدم .هم حراست و هم رئیس من و مقصر دونستن....
خدایا مگه من حلال و حرام میرم نمیشه که این و نوشتن؟ مگه من واقعا مریض نبودم...
اومدم خونه الانم شوهرم این حرفو زد ..گفت شوخی کردم ولی کاملا جدی بود...حس خیلی بدی دارم.
اون همه تلاش به همین راحتی با ی گزارشی که دلیلی نداره داره به باد هوا میره
نمیتونم به زندگی ادامه بدم
خدا می دونه کی جوابش میاد...
دو روزه اشکم بند نیومده
مگه من خواستم مریض شم