وای اسی چقدر خوشحالمون کردی
خداروشکر بالاخره ختم به خیر شد
بیا یه کم تعریف کن برامون
زنگ زدی تعجب نکرد نگفت برگرد ؟؟
هر موقعه حسش بود بیا برامون تعریف کن
دختر معرفتت رو شکر خوب میگفتی بچه ی بدبخت رو بیاره ببینیش. ینی چی میفهمیدن . خب میگفت بردمش پارکی جایی.
خب خداروشکر.اگ بدذات بود نمی‌آورد اذیتت میکرد
دختر دست از غرورت بکش بگو بچه رو بیاره ببینی
والا موندم چ جور تحمل میکنی
ببین اگ قصدش طلاق بود نمیاورد
ی قدم فقط ی قدم بردار واسه بچت
چرا دلت از سنگ شده دختر
چقد بفکرت بودم
قبول شدی؟؟؟؟
وقتی اومد حرف زدید با هم ؟نگفت برگرد ؟فردا پیام بده پسرتو بیاره ،من دلم روشنه ک قبول میکنه
عزیزم تبریک میگم که قبول شدی چند بار اتفاقی تو تایپیکت اومدم امیدورام زودتر به خانواده ی اصلی خودت برگردی و در کنار پسرودختر و همسرت خوشبخت بشی عزیزم دوس داشتم ابنو بهت بگم عمر خیلی کوتاه ممکنه فردا آخرین روز زندگیمون باشه نزار خاطره ی بد تو ذتن بچه هامون و بقیه بزاریم با لبخند و زبان خوش همسرت به راه بیار و فرصت یه خانواده و زندگی خوب از خودت نگیر امیدورام این خبر خوب مقدمه ای باشه برای خبرای خوب دیگه تو زندگیت موفق باشی
خداروهزار مرتبه شکر
خیلییییی خوشحال شدم و تبریک میگم انشالله که بهترین و شادترین روزها رو پیشرو داشته باشید البته چهار نفره
اسی فردا به همسرت پیام بده بگو پسرت رو بیاره پارک خودت و دخترت هم برید
اسی خیلی خوشحال شدم قبول شدی تبریک میگم
خوشحال شدم همسرت شناسنامه آورد که کارت راه بیفته
ولی نگوکه نگفتی پسرتم بیاره یلحظه ببینی!!!چون دیگه آوردن اون برای همسرت کاری نداشت یعنی اصلا بیرون نمیبره بچه رو؟!!!
یکی از عجیییب ترین تاپیک هایی که دیدم برای شماست!!!صبر و تحمل هم همیشه خوب نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
