بچه ها چن روز پیش پدر جاریم فوت کردمن واسه تشیع رفتم..باردارم هفته۳۴..ی بچه دیگه هم دارم..شوهرم گفته باید پنجشنبه هم بریم..سربسته گفتم نمیتونم بیام ی چشم غره ای بهم رفت..میدونم اگه واقعی بگم نمیام چنان دعوایی راه میندازه ک اونسرش ناپیدا ..با زبون خوش هم بگم اون با زبون خوش میگه باید بریم..متاسفانه اینا طایفه ای هستن و ب شدت مرده پرست همش دنبال مرده هان..متنفرم از فردا ک رو اجبار میرم..نمیدونم چ راهی برم دیگه
یک ساعت و نیم فاصله داره باهامون
بزن خودتو ب بد حالی
بش بگو فلان ساعت میریم فلان ساعت بر میگردیم من حال ندارم . مثلا یه ساعت دو ساعت نه بیشتر
دستخط کتبی میگیری ازش حالت بد شد رفتی بیمارستان زایمان زودرس داشتی دور از جون یا اتفاقی واسه خودت و بچت بیفته شوهرت مسئوله حق شکایت دارن خانوادت
امضا داد توام برو
عزیزم درسته شرایطتتون سخته اما خب از اون طرفم غریبه نیستن که
در واقع داری احترام اول ب خودت بعد همسرت بعدم برادرشوهرت و جاریت میزاری
برو و زود برگرد
با یک ساعت چیزی نمیشه
خودت و بزن دل درد ،یه دستمال ببر یکم خون بزن بهش بگو یا خدا لکه دیدم دیگه خودش پشیمون میشه،ولی لو نری یه موقع که دیگه راسستم باور نمیکنه حواست باشه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
