خلاصه اش
آرش از رویا یه دختر داشته و خودش خبر نداهپده بعد قرنی پیداش میکنه اسمشم آواس
شوهر نرگس در طی یه تصادف می میره و خود نرگس توی تصادف فراموشی میگیره
آرش که بعد زنده شدن اون و به معجزه می بینه حدودی از رفتارای اشتباهش و میپذیرد و در صدد جبران
یه روز که میره مشهد پیمان و کیمیا رو میبینه و....
رها از بی محبتی هاش از آرش عذر میخواد
آخرش جالبه.
آرش از نرگس خوشش میاد و چون نرگس فراموشی گرفته به طریقی تو همون حال باهاش عقد موقت میکنه که وقتی حافظه اش برگشت و نخواست با آرش ادامه بده بتونه ادامه نده
سوال دیگه ای بود درخدمتم
من خیلییییی خلاصه گفتم واقعا خود اصلی اش قشنگتره