منم وقتی بهم گفتن خدا میدونه چقدر ترسیدم و حالم بد شد
از خواب و خوراک افتادم
دکتر خداخیر داده هم کرده ش تیره و تار
میگفت حبوبات کاملا ممنون
بعضی داروها کاملا ممنون
فلان غذا کاملا ممنون
ویتامین ها ممنون
بوی حنا از چندین متری بهش نخوره
از کنار حشره کش رد نشه
وقتی باقلا هست تو بازار کلا خیابون رفتن ممنون
و...........
یعنی داشتم از حال میرفتم
گفتم خدا چقدر زندگی سخت شد از این به بعد.....
اما یه دکتر دیگه گفت فقط باقلا رو رعایت کنید
این همه حساسیت لازم نیست
ولی من همچنان ترس داشتم تا کم کم بهتر شدم و دیدم انقد هم سخت نیست کن اون دکتر گفت